بسم الله الرحمن الرحيم ـ الحمد لله رب العالمين وصلي الله علي محمد وآله الطاهرين سيما امام زماننا روحي وارواح من سواه لتراب مقدمه الفداه.

بحث در زمان خروج و حاکمیت سفیانی بود طبق روایات معتبر معلوم شد مدت حرکت او 15 ماه و مدت حکومت او نُه ماه است.و روایت هشت ماه مشکل سندی داشت چون این روایات صحیح السند هستند اگر روایات دیگر مضمونا متفاوت نباشد نیاز به بحث سندی ندارد و مؤید هستند، زیرا روایت به آن مضمون داریم.

روایت بيست و هفتم

یکی ازآن روایات دیگر که مدت حکومت سفیانی را نُه ماه ذکر میکند، روایت حارث همدانی از امیرالمؤمنین می‌باشد.

عن أمير المؤمنين ع أنه قال: «المهدي أقبل جعد بخده خال يكون مبدؤه من قبل المشرق و إذا كان ذلك خرج السفياني ( این عبارت با علامات بودن نمی سازد و هم زمان بودن را نشان میدهد فيملك‏ قدر حمل امرأة تسعة أشهر يخرج بالشام فينقاد له أهل الشام إلا طوائف من المقيمين على الحق يعصمهم الله من الخروج معه و يأتي المدينة بجيش جرار حتى إذا انتهى إلى بيداء المدينة خسف الله به و ذلك قول الله عز و جل في كتابه وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيب»[1]

بررسی سند

أخبرنا علي بن أحمد عن عبيد الله بن موسى العلوي عن عبد الله بن محمد قال حدثنا محمد بن خالد عن الحسن بن المبارك ( این شخص مهمل در رجال است) عن أبي إسحاق الهمداني عن الحارث الهمداني ( اگر حارث ابن الا زمع باشد مجهول است ولی اگر حارث اعور باشد مردد بین ثقه و غیر ثقه است.ولی مامقانی تشیع او را واضح می‌داند و روایات را در حد مدح و حسنه بودن می‌داند ولکن مفید عدالت نمی داند. و دو روایت در تایید این مسأله نقل کرده[2] و علامه حلی در مورد او تشکیک می‌کند ولی مرحوم میرزا می‌گوید از فقها است «انه من الاولیاء و اصحاب امیرالمومنین و… »به هر حال حسن او ثابت است و ولد مامقانی بحث مفصل دارد و در آخر تجلیل و ثقه، جلیل، تعبیر می‌کند اما در روات قبلی اشکال هست)

بررسی دلالت

در این روایت ابتدا ویژگیها و مبدأ خروج حضرت مهدی را بیان میکند و «إذا کان ذلک خرج السفياني » یعنی ظهور امام زمان با خروج سفیانی هم زمان است پس با علامات نمی سازد، می‌توان به قرب ظهور بودن جمع کرد نه مقارن.مدت آن حمل إمرأة (9ماه) که حکومت را دارد نه کل حرکت را، و مبدأ ومحل خروج او شام میباشد وشامیها ازآن تبعیت میکنند{وقایع عجیب شام را در روایات نگاه کنید همه مناطق غیر از شام برای امام حسین گریه کردند} ولی چند گروه و عشیره از شامیهاکه اهل حق هستند بر خلاف جوّ عمومی، ار سفیانی تبعیت نمیکنند و خداوند آنها را نگه می‌دارد.{الان هم در شام روستاها ومناطق پیرو اهل بیت وجود دارد}.بعد از حاکمیت، قصد دستبرد به مکه و مدینه را دارد که در منطقه بیداء (که بحثش گذشت) زمین دهن باز میکند و کارشان یکسره می‌شود.پس در این روایت مبدأ خروج و سرانجام حرکات سفیانی آمده است.

روایت بيست و هشتم

حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال حدثنا القاسم بن محمد بن الحسن بن حازم قال حدثنا عبيس بن هشام عن عبد الله بن جبلة عن محمد بن سليمان عن العلاء عن محمد بن مسلم عن أبي جعفر محمد بن علي أنه قال: «السفياني و القائم في سنة واحدة»[3] این روایت اگر سنداً تمام باشد ظاهرا با روایات دیگر تعارض دارد چون روایات دیگر حمل امرأه است. اما بحث در سند است و در قاسم بن محمد بن حازم است که مرحوم نمازی فرموده: در کتب رجال نام او ذکر نشده، پس روایت به عنوان معارض نمی تواند باشد چون ضعیف است ولی بر فرض صحت سند، آیا قابل توجیه است؟ ظهور امام در محرم است و سفیانی در رجب، چگونه جمع می‌شود؟

روایت بيست و نهم در غیبت طوسی      

قرقارة عن محمد بن خلف عن الحسن بن صالح بن الأسود عن عبد الجبار بن العباس الهمداني عن عمار الدهني قال قال أبو جعفر: كم تعدون بقاء السفياني فيكم قال قلت حمل امرأة تسعة أشهر قال ما أعلمكم يا أهل الكوفة»[4]

این روایت هم هرچند بحث سندی دارد ولی مؤید است در این روایت عمار دهنی هست که آقای خویی بعد از بحث مفصل[5]، در تشیع او تأکید و تأمل دارد با اینکه نجاشی تعبیر «ثقه فی العامه» دارد و مرحوم والد ما در کتاب «درر فی الاخبار » از عمار دهنی مطلبی نقل می‌کند[6] که اگر درست باشدنه تنها شیعه، بلکه یکی از پاک باختگان امیرالمؤمنینن است: که امام صادق برای او دعا کرد.

[1].الغيبة للنعماني، ص304

[2].مرحوم مامقاني در جلد 17،ص 46 دو داستان در تأييد حارث همداني نقل ميکند که يکي از آنها از طريق عامرشعبي (که يکي از کساني که علناً به علي ناسزا مي گفت وحرف پيامبر را رد مي کرد واز طرف خلفا وحکومت قاضي شده بود وبه شيعيان خيانت مي کرد و لوح تقديري هم از خلفا گرفت).شخصي به نام عَمروبزاز مي گويد:من مغازه اي در بازار داشتم هرگاه عامر شعبي مي خواست به دادگاه برود يا برگردد نزد من مي نشست.روزي به من گفت:اي ابو عَمر نزد من گمشده اي داري ميخواهم برايت بگويم،در جواب او گفتم ما هميشه کمشده اي داريم پيش شما.ناگهان ناراحت شد وگفت:اي بي مادر، چه کمشدهاي پيش من داري؟وآن روز اصلاًحرفي نزد.روز ديگري از او پرسيدم آن حديث چيست؟گفت:از حارث أعور شنيدم که مي گفت يک شب دير وقت در خانه علي را زدم وبه ايشان گفتم به علت علاقه به شما ميخواهم شما را ببينم ايشان فرمودند:«هيچ مؤمني نيست که مرا دوست باشد، مگر اينکه در وقت جان کندن مرا درحالتي که دوست دارد مي بيند(من از او راضي هستم وبه ملائکه‌ها سفارش مي کنم){در تفسير آيه«لهم البشري في الحيوة الدنيا »در تفسير الميزان ودر کتاب منية المسائل آية ا.. خويي ببينيد ) و کسي که به من بغض بورزد مرا در حالتي که دلش نمي خواهد مي بيند.»بعد شعبي برآن حاشيه اي ميزند که اين دوستي به درد تو نمي خورد ودشمني علي هم ضرري به تو نمي زند. که مرحوم مامقاني حاشيه ميزند که اين شعبي ناصبي خيث قول رسول خداوند را رد ميکند که فرمود :«يا علي لا يحبک الا کل مؤمن إمتحنه الله قلبه بالايمان ولا يبغضک الا کل منافق خبيث المولد» که ازاين روايت استفاده کرده اند که حارث أعور معتبر وشيعه است.

داستان دوم :روايتي از اميرالمزمنين است که حارث نقل ميکند :که روزي با أميرالمؤمنين به درب منزل رسيديم وبه امام گفتم به منزل ما تشريف بياوريد تا غذايي بخوريم امام فرمود:ميآيم ولي چيزي از بيرون نخري وچيزي را پنهان نکني.أعور حجالت مي کشيد وگفت پول دارم چيزي بخرم امام فرمود لازم نيست.همين که سر سفره گذاشتي کفايت ميکند.

[3]. الغيبةللنعماني، ص267 و کتاب الصدوق، حديث14.

[4]. الغيبةللطوسي، ص462

[5].معجم رجالي، آيةالله خويي، ج 12،ص253

[6]. درر الاخبار في حال الاحتضار، ص164

8-قيل للصادق: إن عماار دهني شهد يوماً عند إبن أبي ليلي (قاضي الکوفه)للشهادة فقال له القاضي قم يا عمار فقد عرفناک، لا تقبل شهادتک لأنک رافضي،فقام عمار وقد إرتعدت فرائصه و استفزغه البکاء،فقال له إبن أبي ليلي:أنت رجل من اهل العلم و الحديث،اذا کان يسوؤک ان يقال لک:رافضي فتبرأ من الرفض فأنت من إخواننا، فقال له عمار: يا هذا ما ذهبت والله حيث ذهبت ولکني بکيت عليک وعلي أما بکائي علي نفسي فانک ان نسبتني إلي رتبة شريفة لست من أهلها،زعمت أنني رافضي، ويحک لقد حدثني الصادقأن أول من سمي الرافضية السحرة الذين لما شاهدوا آية موسي في عصاه آمنوا به واتبعوه و رفضوا امر فرعون،واستسلموا لکل ما نزل بهم،فسماهم فرعون الرافضه لما رفضوا دينه،فالرافضي من رفض کل ما کرهه الله، وفعل کل ما امرالله،فأين في الزمان مثل هذا؟ فانما بکيت علي نفسي خشيه ان بطلع الله علي قلبي وقد تلقبت هذالاسم الشريف علي نفسي، فيعاقبني ربي عزوجل ويقول :يا عمار أکنت رافضاً للاباطيل عاملاً للطاعات کما قال لک؟ فيکون ذلک مقصراً بي عن الدرجات ان سامحني وموجباً لشديدالعقاب علي ان ناقشني إلا أن ن يتدارکني موالي بشفاعتهم،وأما بکائي عليک من عذاب الله أن صرفت اشرف الاسماء إلي ان جعلته من ارذلها، کيف يصبر بدنک علي العذاب کلمتک هذه؟ قال الامام الصادق: لو ان علي عمار من الذنوب ما هو أعظم من السموات والأرضين لمحيت عنه بهذه الکلمات و إنما لتزيد في حسناته عند ربه عزوجل حتي يجعل کل خردل له منها اعظم من الدنيا الف مرة…..»

روزي عماز دهني در دادگاه،شهادت داد قاضي شهادتش را رد کرد وگفت ما نمي پذيريم چون تو رافضي هستي. {رافضي: من قدم عليا علي الشيخين} عمار ناراحت شد و گريه کرد وابن ابي ليله به او گفت:اگر ازاين جمله بدت ميايد از رفض دست بردار تامثل ما بشوي.عمار گفت براي تو وبراي خودم گريه کردم تو مرا به يک مقام رفيع نسبت دادي که من قابل نيستم. قرآن اولين رافضي را سحره فرعون ميداند و داراي رتبه ي بالا معرفي کرد. که فرعونيان به آنها رافضه گفتند زيرا که رافضي يعني کسي که از محرمات خدا فاصله بگيرد وواجبات را انجام دهد.فأين مثل هذا الزمان که آنها يک رتبه بالايي دارند،گريه براي خودم که ترس اين را دارم که خداوندي که عالم به ضماير است مرا معاقبه کند که آيا باطل را رها،و رفض کردي هم چنان که به آن خوانده شدي.اما براي تو گريه ميکنم که چگونه عذاب خداوند را تحمل ميکني که بهترين اسمها را به عنوان فحش قرار دادي.اين را گفت واز دادگاه بيرون آمد.وقتي اين خبربه امام صادقرسيد فرمود :اين حرف حقي که عمار در دادگاه زد اگر گناهانش به اندازه آسمانها،زمين باشد تمام گناهانش بخشيده مي شود و خداوند عزوجل در برابر هر ذره اي از اين عمل جايگاهي هزار برابر اين دنيا را به او ميدهد.

دُررالاخبار في حال الاحتضار،آية الله طبسي،ص164،چاپ 1379 وتفسير امام حسن عسگري

.

.

.

2 پاسخ
  1. مهدی
    مهدی گفته:

    باسلام. بهترین منبع و غنی ترین معدن است اما ضعیف ترین طراحی و تایپ دارد و حقیقتا به زحمت میشه مطالعه کرد. حیف است؛ خواهشمندم این دانشکدۀ جهانی مهدویت را به طور جدی سرو سامان بدهید. گروه قوی و مجربی رابرای مدیریت سایت در خدمت بگیرید. بخش مجزایی را هم برای مطالعه ی عموم مردم و غیرحوزویان ترتیب بدهید. موضوع مهدویت خیلی پر طرفداره ولی منبع جامع و قابل اطمینان بسیار کمه؛ این سایت ظرفیت جهانی دارد

    پاسخ
    • مدیر وبسایت
      مدیر وبسایت گفته:

      سلام علیکم
      ممنون از نظر حضرت عالی
      انشاالله در اینده ای نزدیک تحولاتی جهت پیشرفت در این امر انجام خواهیم داد

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *