بسم الله الرحمن الرحیم ـ الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین سیما امام زماننا روحی وارواح من سواه لتراب مقدمه الفداه.
علامه مجلسی در ذیل روایت، در توضیح «بین المسجدین» دو احتمال را بلا تعیین دادند که بین کوفه وسهله باشد یابین مکه و مدینه باشد. و سپس سخن مرحوم استر آبادی راآوردند و در اخر روایتی را از قرب الاسناد نقل کردند که حدیث آن به شرح زیر است:
روايت چهاردهم
و في قرب الإسناد في الصحيح عن البزنطي قال: قال الرضا: «إن قدام هذا الامر علامات، حدث يكون بين الحرمين، قلت: ما الحدث ؟ قال: عصبة تكون، ويقتل فلان من آل فلان خمسة عشر رجلا “»[1]
إن قدام هذا الأمر[2] ( احتمالا مثل بعضی روایات دیگر منظور ظهور و حکومت است) علامات حدث يكون بين الحرمين، قلت: ما الحدث؟ (که بزنطی میگوید از امام رضا پرسیدم آن واقعه بین الحرمین چیست؟ ) قال: عصبة تكون، و يقتل فلان من آل فلان خمسة عشر رجلا ( همه روایت مبهم است چون میگوید گروهی هستندکه 15 نفر از آل فلان را به قتل میرساند)
بیان مرحوم مجلسی:
«و قيل: المراد ما وقع في خلافة المتوكل في سويقة و هي قرية من أعراض المدينة في جنب الروحاء، قال صاحب القاموس: سويقة موضع بنواحي المدينة يسكنه آل علي بن أبي طالب، و قال السمهودي في كتاب خلاصة الوفاء: سويقة عين عذبة كثيرة الماء لآل علي، و كان محمد بن صالح الحسيني خرج على المتوكل[3] (حکومت ننگین او و سخت گیری او بر شیعیان معروف است) فأنفذ إليه جيشا ضخما فظفروا به و بجماعة من أهله فقتلوا بعضهم و أخربوا سويقة و عقروا بها نخلا كثيرا و ما أفلحت السويقة بعد، و جل سويقة لآل علي و كانت من صدقات علي، انتهى. و هذه الواقعة أفضت إلى غيبة صاحب الزمان، و سمعت من رأى سويقة مرارا مع الشريف زيد و عسكره يقول: إن المشهور عند شيعة تلك الأماكن أن سويقة منزل صاحب الزمان، انتهى. » مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج4، ص: 52
طبق بیان مرحوم مجلسی، واقعه بین الحرمین گفته شده، در زمان متوکل درسویقه اتفاق میاُفتد وبنابراین دیگر این روایت ربطی به جیش الخسف ندارد.و اگر در ابتدا اشاره به علامات شده است ذکرالخاص بعدالعام است چون لازم نیست که علامات مقارن باظهور باشد که سقوط بنی العباس یکی از علامات ظهور حضرتاست که بافاصله زمانی زیادی است.
اشكال بعضی از معاصرین
روایات سفیانی در منابع شیعه و سنی به تواتر رسیده که در غیبت نعمانی 18 روایت در مورد سفیانی داریم. و که روایات زیادی داریم که خروج او (سفیانی) از دمشق در شام است و روایات داریم که هدف و محل حرکت او اطراف دمشق و عراق ومدینه و.. است.
استاد: به نظر ما در این موضوع (ظهور او در دمشق) روایات متعدد نیست و در مورد حدود حکومت و استیلاء سفیانی پنج منطقه در یک روایت آمده و آن هم سخن هشام است نه امام.
اشكال بعضي از معاصرین
بعضی گفتهاند روایات سفیانی را امویین وضع کردهاند در مقابل روایات امام مهدی ولی این حرف نادرستی است چون روایات متعددی در منابع اسلامی دارد.
استاد: این سخن تا حدودی درست است زیرا امویین در روایات سفیانی دست بردند اما آن جعلها در روایات، در مورد مدح سفیانی است و این روایات که سفیانی را مطیع حضرت معرفی کرده، اینها جعلی هستند[4]
ادامه سحن بعضی از معاصرین: و همراه سفیانی پرچم های دیگری هم بلند میشود پرچمی به نام الاسوط، الاحمر (کسی که موی سرش رو به سرخی است) ، ابرص (کسی که چهرهاش برص دارد) ، و اصحب و جرهمی که همزمان با سفیانی میآیند و با سفیانی درگیر میشوند وکشته میشوند.{یعارضون السفیانی و و یقتلهم السفیانی…}. و ورد الذکر ابقع و اصهب در روایات عامه و… »
اصل سفیانی از علامات حتمی است و روایت امام جواد در مورد بداء هل یبدو لله فی المحتوم قال نعم نخاف ان یبدو لله فی القائم حضرت فرمودند «ان القائم من المیعاد و الله لایخلف المیعاد علامه مجلسی فرموده منظور این روایت بداء در خصوصیات سفیانی مثل خروج در حکومت عباسیین است و اصل سفیانی از حتمیات است و جای بحث نیست و بحث در خصوصیات است زمان و محل خروج و قلمرو و کارها و عاقبت امر او و چگونگی رفتار او و اینکه از نسل کیست و… بر فرض پذیرش حتمیت با روایات یصلحه الله فی لیله چگونه جمع میشود.
[1].قرب الاسناد،ص327، شماره حديث 2326، چاپ آل البيت
[2].در روايات تعبيرات «هذا الامر»و «صاحب الامر»و«أنت صاحب الامر» اشاره به حکومت امام زمان(عج) دارد.
[3].در کتاب ابن اثير شافعي :(إن المتوکل مبغضاً لأهل بيته ومعاندآً……)ادشمن اهل بيت بود و اگر به او خبر ميرسيد که شخصي دوست دار اهل بيت است اوّل اموالش را مصادره مي کرد و سپس اورا به قتل مي رساند داستان محمد فرج را ببينيد.در مقاتل الطالبين نقل من کند که شش نفر از اهل بنت با نک چادر نماز من خواندند چون لباس نداشتند واگر کسي کمک مي کرد آنقدر آن را مي زدند. سياست آنها اين بود که آنها فقير باشندو محمد صالح در اين زمان قيام کرد.
[4]. تا به امروز صدها روايت در مورد حضرت مهدي از فريقين داريم ونمي شود جلوي اين عقيده را گرفت حتي اهل سنت ميگويند که انکار حضرت مهدي،انکار سنت پيغمبر است و واجب است که کشته شود.وباز ميگويند :ما از روايت «ان تمسکتم بها»استفاده ميکنيم که بايد در هر زماني اهل بيت که مسستحق رهبري باشد وجود داشبه باشد وگرنه «تمسکتم بها»معني ندارد چون امان لاهل الارض هستند محمد عبدالباقي در کتاب بين الساعة:اگر نام مهدي در کتاب بخاري ومسلم نيامده دليل بر انکار نمي شود چون ما 80 روايت صحيحه داريم.
.
.
.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.