بسم الله الرحمن الرحیم ـ الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین سیما امام زماننا روحی وارواح من سواه لتراب مقدمه الفداء
مقدمه
در جلسات قبل گفته شد، روایاتی که در رابطه با نهی از قیام دوران قبل از ظهور نقل شدهاند،یکی از توجیهاتش این است که این روایات،در مقام بیان وظیفهی امام است. چنین نهی امام در واقع، جواب اصرار و اعتراضاتی است که بعضی از افراد ساده اندیش و کوتاه نظر به امام وارد میکردند که چرا قیام نمیکنید، در صورتی که زمینه فراهم است! ما برایاثبات این توجیه، چند مؤید و شاهد، نقل کردیم. آخرین مؤیدی که بیان کردیم (شاهد چهارم)، روایت عيص بن قاسم از کتاب شریف کافی بود.قسمتی از روایت را ذکر کردیم و به بیان مفردات(فقه الحدیث) و شرح آن رسیدیم. البته بعضی، همین روایت را یکی از معارضات دانسته و قائلند که مفادش، نهی از قیام است، ولی ما آن را موید و شاهد میدانیم. اما بیان روایت:
ادامه روایت
« إِنْ أَتَاكُمْ آتٍ مِنَّا فَانْظُرُوا عَلَىاي شَيْءٍ تَخْرُجُونَ وَ لَا تَقُولُوا خَرَجَ زَيْدٌ فَإِنَّ زَيْداً كَانَ عَالِماً وَ كَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ يَدْعُكُمْ إِلَى نَفْسِهِ إِنَّمَا دَعَاكُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع
اگر يكى از ماخاندان به نزد شما آمد [و شما را به شورش و خروج دعوت كرد] بنگريد که به چه هدفى ميخواهيد خروج و شورش كنيد، و [براى توجیه کارتان ] نگوئيد: زيد خروج كرد [پس براى ما هم اين كار جايز است] زيرا زيد مرد دانشمند و راستگوئى بود و شما را به خويشتن دعوت نمي كرد، بلكه او شما را به رضای از آل محمد، دعوت ميكرد.
توضیح روایت
در جلسه قبل، این فراز از روایت را مقداری توضیح دادیم و اکنون، بیان را کامل میکنیم.
صاحب البضاعة المزجاة [یکی از شارحین روضه کافی] میفرماید:منظور از « إِنْ أَتَاكُمْ آتٍ مِنَّا فَانْظُرُوا عَلَىاي شَيْءٍ تَخْرُجُونَ» این است که اگر از بنی هاشم یا علویین(فرزندان امیرالمومنین از غیر از نسل حضرت فاطمه) آمد و شما را دعوت به قیام کرد که زیر پرچم من خروج کنید، دقت کنید که برای چه شما را دعوت کرده است؟ فوری جواب مثبت ندهید، ببینید که موجب قیام او چیست ؟ آیا خودش اهلیت خلافت را دارد یا نه؟ دائم نگویید که زید قیام کرد پس، به تنقیح مناط، هرکه از فاطمیین قیام کرد تبعیت از او، مجاز است؟ زید عالم و صادق بود و دیگران را به خودش، دعوت نمیکرد بلکه مردم را بسوی امامت و خلافت ائمه اطهار دعوت مینمود.
«وَ لَوْ ظَهَرَ لَوَفَى بِمَا دَعَاكُمْ إِلَيْهِ إِنَّمَا خَرَجَ إِلَى سُلْطَانٍ مُجْتَمِعٍ لِيَنْقُضَهُ »
پس اگر [ زید] پيروز شده بود به يقين شما را به همان كسى كه بدو دعوت كرده بود مىرساند، و جز اين نبود كه او بر حكومتى شوريد كه كاملا آماده دفاع بود و مىخواست آن را در هم بكوبد. [علت شکست او این بود که با یک حکومت مقتدری طرف شد]
«فَالْخَارِجُ مِنَّا الْيَوْمَ إِلَىاي شَيْءٍ يَدْعُوكُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع فَنَحْنُ نُشْهِدُكُمْ أَنَّا لَسْنَا نَرْضَى بِهِ وَ هُوَ يَعْصِينَا الْيَوْمَ وَ لَيْسَ مَعَهُ أَحَدٌ وَ هُوَ إِذَا كَانَتِ الرَّايَاتُ وَ الْأَلْوِيَةُ أَجْدَرُ أَنْ لَا يَسْمَعَ مِنَّا إِلَّا مَعَ مَنِ اجْتَمَعَتْ بَنُو فَاطِمَةَ مَعَهُ
کسی که امروز از ما، خروج ميكند به چه چیز شما را دعوت ميكند؟آيا به عنوان رضاى از آل محمد دعوت ميكند؟ ما، شما را گواه میگیریم كه به چنین کسی راضی نیستیم. او كه امروز، كسى با وى همراه نيست، نافرمانى ما كند و هنگامى كه پرچمها و بيرقها را پشت سر خود ببيند سزاوارتر است كه سخن ما را نشنود (و به خواست ما عمل ننمايد) مگر كسى كه همه فرزندان فاطمه گرد او جمع شوند (و با او همراهى كنند)
توضیح روایت
صاحب البضاعة المزجاة میفرماید:
مراد از «الْيَوْمَ قبل از ظهور امام زمان است، بنابراین، کسی که امروز شما را دعوت میکند، علیه ما تمرد کرده و از چارچوب دستورات ما خارج شده است و مخالف حکم ما میباشد، حال به هر طریق و گونه ای – شعارش طولی باشد یا عرضی و به خودش دعوت کند و یا به اهل بیت – که دعوت نماید.
«فَنَحْنُ نُشْهِدُكُمْ أَنَّا لَسْنَا نَرْضَى بِهِ» شما را شاهد قرار میدهیم که ما راضی به چنین قیامی، نیستیم و او را قبول نداریم. ظاهرش این است که امام رضایت ندارد چون فائده ای بر آن مترتب نمیباشد. فقط جانها از بین میرود و نتیجه ندارد، چون مهلت حکومت جور، هنوز به پایان نرسیده است و 600 سال هنوز مانده است.
ضمنا، قیام کننده ای که اکنون با نظرات ما مخالفت میکند و متمرد است – با اینکه، یاری ندارد و کسی همراهش نیست- اولی است که در زمان قدرت و ریاست، ولایت و امامت ما را قبول ننماید.
« لعل المراد عدم رضائنا بذلک الخارج ان لا یکون معه احد من بنی فاطمه» طبق این عبارت، اینطور نیست که امام، از هر قیام کننده راضی نباشد بلکه عدم رضایت در صورتی است که کسی از بنی فاطمه همراهش نباشد، پس بنا به این قرینه، امام تمام قیامها را، رد نمیکند.
صاحب البضاعة المزجاة میفرماید: به خدا قسم پرچمداری که مورد تایید ماست، اینها نیستند. صاحب شما کسی است که بنی فاطمه و علویین دور او جمع میشوند و قبلا گفتیم که بنی فاطمه و علویین، فقط گرد یک نفر جمع میشوند و او امام زمان است. [ نمیدانم که صاحب البضاعة المزجاة، چنین عبارتی را از کجا آورده اند؟ ایا مراد ایشان هنگام ظهور است که 313 نفرند؟ بنده چنین عددی را که دور آن حضرت از بنی فاطمه و علویین، جمع شوند، جایی ندیدم، هر چند نفی نمیکنم. در روایت هم به چنین چیزی، اشاره ای نشده است، چون یک عده از همینها با حضرت مخالفت میکنند.
ادامه روایت
فَوَ اللَّهِ مَا صَاحِبُكُمْ إِلَّا مَنِ اجْتَمَعُوا عَلَيْهِ إِذَا كَانَ رَجَبٌ فَأَقْبِلُوا عَلَى اسْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ تَتَأَخَّرُوا إِلَى شَعْبَانَ فَلَا ضَيْرَ وَ إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ تَصُومُوا فِي أَهَالِيكُمْ فَلَعَلَّ ذَلِكَ أَنْ يَكُونَ أَقْوَى لَكُمْ وَ كَفَاكُمْ بِالسُّفْيَانِيِّ عَلَامَةً»
به خدا سوگند، صاحب الامر شما نيست مگر كسى كه همه بنى فاطمه موافقت كنند و بر او گرد آيند هر گاه ماه رجب باشد بنام خدای عز و جل رو آوريد، و اگر خواستيد تا ماه شعبان هم عقب اندازيد، زيانى نيست (و عيبى ندارد) و اگر بخواهيد ماه رمضان هم (اقدام بكارى نكنيد و) فريضه روزه را در ميان خاندان خود بگيريد شايد اين كار موجب نيروى بيشترى براى شما باشد، و همان خروج سفيانى (براى علامت و نشانه) شما را بس است (و آن نشانه حتمى است).
گرچه بگوییم که از این عبارت روایت، استفاده میشود که حضرت، مطلق قیامها را تا قیام سفیانی نفی میکند.
ولی باید گفت که از حیث عبارت « وَ لَمْ يَدْعُكُمْ إِلَى نَفْسِهِ» مقید است، یعنی اینکه هر پرچم و شخصی، تا قیام امام زمان مورد تایید نمیباشند به شرطی که این قیام دعوت به نفسه و عرضی باشد. ولی اگر برای اقامه و احیای امر به معروف و نهی از منکر و از بین بردن باطل باشد، اشکالی ندارد.
بیان علامه مجلسی در مرآة العقول
علامه مجلسی در ذیل روایت عیص بن قاسم، میفرماید:
«ظاهره ان خروج القائم عليه السلام في رجب و يحتمل أن يكون المراد أنّه مبدأ ظهور علامات خروجه فأقبلوا الى مكّة في ذلك الشهر لتكونوا شاهدين هناك عند خروجه»
ظاهر کلام این است که خروج حضرت مهدی در ماه رجب است. [روایاتی داریم که خروج، در ماه محرم و روز عاشورا است. اگر چنین روایاتی، صحیح باشند و این روایت هم، مشکل سندی نداشته باشد، بین این دو تعارض است و باید جمع کرد.پس میتوان گفت که ابتدای قیام در رجب و استقرار آن، در محرم است یا به عکس، ممکن است. ].
«و يحتمل أن يكون المراد…» و احتمال دارد که شروع علامات ظهور، از ماه رجب باشد(نه اینکه قیام در رجب باشد.) روایات زیادی بر طبق، چنین احتمالی است. در روایت آمده که: « سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز مثل دانه های تسبیح پشت سر هم هستند.»[1] راجع به سفیانی هم دارد که خروجش در ماه رجب است. سه علامت از علامات در ماه رجب است.
«فأقبلوا الى مكّة في ذلك الشهر لتكونوا شاهدين هناك عند خروجه» وقتی که علامات ظهور دیده شد، به سمت مکه حرکت کنید. «و يؤيد ذلك توسعته عليه السلام، و تجويز التأخير إلى شعبان و إلى رمضان». توجیه دوم را چه تایید میکند؟ امام صادق، جایز دانستند که خروج را به شعبان و رمضان، تاخیر بیندازند، پس معنای آن، این است که در ماه رجب علامات شروع میشود.
«و على الأول يدل على عدم وجوب مبادرة أهل الأمصار، و هو بعيد. و يحتمل على بعد أن يكون المراد حثهم على الإتيان إليه صلى الله عليه في كل سنة لتعلم المسائل، و للفوز بالحج و العمرة مكان الجهاد الذي كانوا يتهالكون فيه، فإن الحج جهاد الضعفاء، و لقاء الإمام أفضل من الجهاد»[2]
شاید مراد این نباشد که چون ظهور نزدیک است، به مکه بیایید، بلکه منظور این است که هر سال برای بهره بردن از حج و عمره و فراگیری از دانش اهل بیت و دیدار امام، به مکه بیایید و از جهاد زیر پرچم حکومت ها، خودداری کنید و به جای آن، حج بروید که آن جهاد ضعفاء است و لقاء امام، بالاتر از جهاد است.
بیان مولی صالح مازندرانی
«اذا كان رجب فاقبلوا على اسم اللّه عز و جل) أى فاقبلوا إلينا مع اسم اللّه عز و جل أو متبركين به فعلى للمصاحبة كمع او بمعنى الباء و لم يرد أن ظهوره عليه السلام فى رجب بل أراد أن فيه بعض علامات ظهوره كخروج السفيانى و نحوه من الامور الغريبة الدالة على قرب ظهوره و من ثم قيل «عش رجبا ترى عجبا» و يؤيده آخر الحديث و خبر سدير فلا ينافى ما رواه الصدوق فى كمال الدين باسناده عن أبى جعفر عليه السلام قال يخرج القائم يوم السبت يوم عاشورا اليوم الّذي قتل فيه الحسين عليه السلام»
مرحوم مازندرانی به مرحوم مجلسی، اشکالی دارند که اراده امام، این نیست که ظهور در رجب است. علامات ظهور، آغازش از رجب است. حوادثی در رحب اتفاق میافتد که همه دلالت بر قرب ظهور دارد. [ چون آمده است که «العجب كل العجب بين الجمادى و الرجب»،مثلا بارانی، در آن ماه میبارد که نظیر نداشته باشد.] پس درک رجب، منظور دیدن حوادث است. چنین احتمالی، منافاتی هم با چیزی که مرحوم صدوق از امام صادق نقل کردهاند، ندارد. امام میفرمایند: «يخرج القائم يوم السبت يوم عاشورا اليوم الّذي قتل فيه الحسين عليه السلام».. حضرت مهدی، در ماه محرم و روز شنبه که عاشورا میباشد، خروج میکنند.
ما این روایت را موید قرار دادیم بر اینکه مراد از نهی، بیان تلکیف خودشان بوده است، احتمال هم هست که خود این روایت هم، ناهیه باشد.
زید در نگاه دیگران
در روایت داریم که هر پرچم و قیامی قبل از ظهور، باطل است و از طرفی قیام زید مورد تایید قرار گرفته است، به همین جهت، میخواهیم اشاره ای به جریان زید داشته باشیم.
زید برادر امام باقر(ع) بود و روایات متعارضی هم راجع به او رسیده است. تنقیح المقال مامقانی (جلد 29 ص259 )، روایات را مفصل، نقل کرده است. مرحوم خویی هم، در معجم (جلد 7،ص 356 )، در مورد زید صحبت نموده است.البته مرحوم تستری هم در قاموس الرجال، به این بحث، پرداخته است. مرحوم خویی نظرشان این است که زید هیچ مشکلی ندارد. لذا، همه روایاتی را که در مذمت زید وارد شده، تضعیف کرده و در آخر میپذیرد که زید شخصیت محترم و جلیلی است و هیچ شکی در شخصیت ایشان، نمیباشد. ان شاء الله در جلسه بعد، باقی مباحث را بیان میکنیم.
وَ آخِرُ دَعْوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين
[1]. «…قَالَ ع خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِيشَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ نِظَامٌ كَنِظَامِ الْخَرَزِ » الغيبة( للنعماني)، ص: 256
[2]مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج26، ص: 257
.
.
.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.