بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین سیما امام زماننا روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه
محورهاي بحث يماني
1.مشخصات وي، آيا او اهل يمن است
2.آيا مكان ظهور يماني در يمن است
3.آيا چهره‌اش مثبت است
4.آيا تبعيت از وي واجب است
ظاهراً حتي يك روايت صحيح السند نداريم كه دلالت داشته باشد ما در مقابل او تكليفي داريم؛ هر چند يماني طبق بعضي روايات از علائم حتميه است و روايات يماني مستفيض است
اولين حديث: غيبت نعماني، ص253، حديث 13، باب14
ثم قال عليه السلام خروج السفياني و اليماني و الخراساني في سنة واحدة في شهر واحد في يوم واحد نظام كنظام الخرز يتبع بعضه بعضاً فيكون البأس من كل وجه ويل لمن ناواهم و ليس في الرايات راية اهدي من راية اليماني هي راية هدي لأنّه يدعو الي صاحبكم فاذا خرج اليماني حرم بيع السلاح علي الناس و كل مسلم و…
كتابهايي كه اين حديث را نقل كرده‌اند:
مرحوم فيض كاشاني در كتاب نوادر الأخبار ص259 حديث 16.به نقل از غيبت نعماني بأختصار.
مرحوم حر عاملي در كتاب اثبات الهداة جلد 3 صفحه 735 حديث100 ـ حديث دوم نعماني.و در ج3، ص735 حديث 100 ـ روايت اول نعماني.
مرحوم بحراني در حلية الابرار ج5 صفحه 319، ح9 ـ روايت سوم نعماني.
مرحوم مجلسي در بحار الانوار جلد 52 صفحه 230 حديث 96 ـ حديث اول نعماني.
مرحوم سيد مصطفي كاظمي (متوفاي 1326ه‍.ق) در بشارة الاسلام صفحه82 بخشي از حديث را از عقدالدرر، مطابق با نقل اول نعماني.
منتخب الاثر صفحه 439، حديث12 ـ به نقل از غيبت نعماني
اين حديث را كتاب معجم احاديث المهدي در جلد 4 صفحه 385 از اين منابع و منابع ديگر نقل كرده است.
البته در منابع اهل سنت نظير عقدالدرر، و اهوال يوم القيامة و … نيز مختصراً نقل شده.
بررسي سندي:
اگر همه افراد سند هم موثق باشند، با اين دو نفر چه مي‌كنيد:
اول: احمد بن يوسف بن يعقوب
در مورد ايشان هيچ توثيقي نداريم؛ به جز اينكه از دو نفر ثقة نقل مي‌كند.
احمد بن محمد بن سعيد بن عقده و محمد بن عبد الله هاشمي (قاموس جلد1 صفحه383) كه هرچند هر دو ثقه هستند؛ اما نقل احمد بن يوسف از ثقات، دليل بر ثقه بودن او نيست.
مرحوم خويي در ج2 معجم صفحه 365 از قول مرحوم بهبهاني اين بيان را دارند.
البته عده‌اي براي وثاقت ايشان تمسك به اصل و كتاب كرده‌اند؛ ولي اصل و كتاب داشتن راوي، دلالت بر وثاقت ايشان نمي‌كند.
بالاخره حتي اگر حُسن ايشان ثابت گردد، وثاقت ايشان تأييد نمي‌شود.
دوم: حسن بن علي بن ابي حمزه
در وصف ايشان آمده كذاب و ضعيف است هر چند مرحوم مجلسي اول، تلاش مي‌كند تا او را توثيق كند و مي‌فرمايد: مذهب و عقيده او فاسد است، ولي در نقل مشكلي ندارد؛ لذا مشايخ ما از او روايت مي‌كنند، چون او در نقل ثقه است.
اگر حرف مرحوم مجلسي اول درباره حسن بن علي بن ابي حمزه به كرسي بنشيند و تصويب بشود، مشكل حل است.
مرحوم مامقاني مي‌فرمايد: فان كونه ثقة في النقل مما لم ينطق به احد قبله حسن بن علي بن ابي حمزه در نقل موثق است.اين را اولين بار ايشان فرموده.قبل از ايشان احدي اين حرف را نزده.و كيف يوثق بنقل المرمّي بالسوء و الكذب و الملعونية و عدم استحلال رواية حديث واحد عنه» او هم مشكل عقيدتي دارد و هم دروغگو است و ملعون است و حتي جايز نيست يك روايت از او نقل شود.آن‌وقت اين را شما مي‌گوييد: روي عنه الثقات.
علامه محي الدين فرزند مرحوم مامقاني در اين نظر يك مقدار با مجلسي اول مماشات مي‌كند و مي‌گويد: انما ذكره المجلسي الاول من رواية الاجلاء (مثل بزنطي كه از اين آقا نقل مي‌كند) مما لا يشوبه شك الّا ان استفاضة تضعيفه يلزمنا الحكم عليه بالضعف (پس نقل بزنطي از او مشكل را حل نمي‌كند) و ان كان في النفس من هذا التضعيف شيء.يعني هنوز ته دلم محكم نيست كه بگويم اين آقا ضعيف است؛ چون منشا ضعفش، انحراف در عقيده است.حيث ان منشأ تضعيفه انحرافه في مذهبه و هو لا ينافي ان يكون مقبول الرواية صادقا؛ تدبر».سپس در جمع‌بندي نهائي مي‌فرمايد: الظاهر ان المعنون ضعيف.( تنقيح المقال، 20/46.9)
اين‌قدر كه در اين روايت اشكال سندي مي‌كنم.در روايات بعدي اينقدر اشكال سندي نمي‌كنم.چون اصل بحث يماني استفاضه دارد و ما هيچ بحثي در آن نداريم.ما در تفصيلات بحث داريم.
مطلبي را از آقاي خويي نقل كنم و خودتان جمع بندي كنيد.
مرحوم آقاي خويي در صفحه 14 جلد 5 معجم بحث مفصلي راجع به حسن بن علي بن ابي حمزه دارد و بعد نظر خودشان را مي‌گويد ـ البته آن موقع هنوز نظرشان از كامل الزيارات بر نگشته بود ـ مي‌فرمايد: با اينكه او در اسناد كامل الزيارات و تفسير قمي وارد شده است، نمي‌شود به او اعتماد كرد.چون: بعد شهادة ابن فضال بانه كذاب ملعون المويدة بشهادة ابن الغضائري.ابن فضال (كه در وثاقت و اعتبار او كسي حرفي ندارد) مي‌گويد اين آقا دروغگو و ملعون است.الا ان يقال بعدم صحة نسبة هذا الكتاب (رجال ابن الغضايري).ولي ايشان يك اشكال كرده در شهادت ابن فضال، كه اگر تثبيت شود، مشكل حل مي‌شود و آن اينكه در شهادت ابن فضال هم بحث است؛ چون كشي عين همين مطلب را نقل مي‌كند از عياشي از همين ابن فضال، راجع به پدرش علي بن ابي حمزه نه حسن بن علي بن ابي حمزه.پس اين مطلب درباره پدر حسن است، نه خود او.
بعد آقای خویی می‌فرماید که خواهید دید که این تعبیر از ابن فضال راجع به پسر است، نه پدر و کشی تصریح دارد که این حسن کذاب است.
در نهایت باید گفت که حسن بن علی بن ابی حمزه ضعیف است.
این بود خلاصه بحث سندي از روایت اول، حال اگر توانستید ضعف این دو نفر را حل کنید، روایت مقبول می‌شود.
قبل از بیان روایت دوم نکته‌ای را بیان کنم وآن اینکه، چند تا علامت است که از حتمیات است که یکی خود یمانی است لکن حتمی بودن با بدا چگونه قابل جمع است؟ لولا آیة کتاب الله….داود بن ابی قاسم می‌فرماید خدمت امام جواد علیه السلام بودیم، صحبت علامات امام زمان علیه السلام پیش آمد «فجری ذکر السفیانی، وما جاء فی الروایة من ان امره من المحتوم می‌گوید من به امام جواد علیه السلام عرض کردم هل یبدوا لله فی المحتوم؟ آیا بداء اینجا را شامل می‌شود؟ یعنی آیا امر ظهور بدون علامات حتمی یا برخی از آنها صورت می‌گیرد؟ امام علیه السلام فرمود: نعم، ممکن است هیچ کدام ازعلامات نباشد وظهور صورت پذیردیصلح الله امره فی لیلة.سائل می‌گوید من دامنه سوال را وسیع‌تر کرده وپرسیدم: هل یبدوا لله فی المهدی علیه السلام آیا ممکن است که در حضرت هم بداء صورت پذیرد؟ بالاخره اگر بداء در مورد حتمیات ممکن باشد در مورد حضرت علیه السلام هم بداء امکان دارد.حضرت علیه السلام در جواب فرمود: ان القائم علیه السلام من المیعادوالله لا یخلف المیعاد.با بیان این روایت باب دیگری به روی ما باز شد وآن اینکه علامات حتمی نیز ممکن است واقع نشود ومثلا یمانی با این همه روایت باز هم ممکن است واقع نشود.اینجا مرحوم مجلسی مجبورشده‌اند چند تا توجیه کنندبحار ج52ص251می فرمایند: لعل للمحتوم معان، یمکن البداء فی بعضها، محتوم چند تا معنا دارد وبداء در برخی معانی دیگر است نه دراین معنائي که در ذهن ماست زیرا اینکه در ذهن مااست از علامات قطعی است وبداء در اینها نیست.ولي معانی دیگری است که بداء درآنهاست وقوله القائم من المیعاداشاره دارد به اینکه بداء ممکن نیست در چیزهائی که از میعاد باشد.سپس ایشان نتیجه گیری می‌کند ومی فرماید: والحاصل هذا شیء وعدالله رسوله واهل بیته، ظهور امام زمان علیه السلام چیزی است که خداوند به اهل بیت علیهم السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله وعده داده است لصبرهم علی المکاره، التی وصلت اليهم من المخالفین، پس تفسیر اولشان این شد که «حتمی» معانی مختلفی دارد که در آن معانی بداء حاصل می‌شود.
توجیه دیگر ایشان این است که می‌فرماید: یحتمل ان یکون المراد بالبداء فی المحتوم البداء فی خصوصیاته لا فی اصله، خصوصیات سفیانی یا یمانی مثلا ممکن است مورد بداء واقع شود.نه اصل آنها.مثل وقوع بداء دریمنی بودن یمانی يا سایر خصوصیات ديگر او.( بحارالأنوار، 52/250، باب 25، ح138.)
اما روایت دوم: از امام صادق علیه السلام نقل شده است ایشان می‌فرماید: خروج الثلاثة الخراسانی والسفیانی والیمانی فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد فلیس فیها رایة باهدی من رایة الیمانی تهدی الی الحق، مضمون این روایت با مضمون روایت اولی مطابقت دارد.ابتدا به بررسی سندی این روایت می‌پردازیم:
اولین کتابی که این روایت را نقل کرده است مختصر اثباة الرجعه است(اين روايت(دوم) فرق مي‌کند با روايت قبل چون از زمان نعماني تا زمان حر عاملي کسي روايت قبل را نقل نکرده است. حال يا نديده‌اند ويا ديده‌اند ولي توجه نکرده اندبر خلاف اين روايت که به كثرت آنرا نقل کرده‌اند.).مولف این کتاب کیست؟ آیا مولف این کتاب مرحوم نیلی است؟ یا مولفش همان مولف الرجعه است؟ یا مولفش مولف الغیبة است که فضل بن شاذان بوده است؟ این را بحث می‌کنیم.اما سند از این قرار است:
عنه(اين ضمير را برخي به محمد بن ابي عمير وبرخي به ابن شاذان برگشت داده‌اند.) عن سیف بن عمیرة عن بکر بن محمد ازدی عن ابی عبدالله علیه السلام،( بحارالأنوار، 52/210، ب25. ح52، به نقل از كتاب الغيبه شيخ طوسي.)
مدرک دوم ارشاد شیخ مفید ص 360 است که متنشان مطابق همان متن مختصراثباة الرجعه است اما مرسلا عن سیف بن عمیرة نقل کرده است.شیخ مفید متوفای 413است واین کتاب اگر از مولفات فضل بن شاذان باشدکه ایشان 260 وفاتشان است که قریب به 150سال با هم فاصله دارند لذا شیخ مفید باید به فضل بن شاذان طریق داشته باشد؛ ولي ذکر نشده است؛ لذا مرسل می‌شود.البته یک اختلاف جزئی هم هست، یکی اینکه درذکرثلاثه جابجائی صورت گرفته دوم اینکه در روایت ارشاد عبارت لانه یدعوا الی الحق دارد که در روایت اول وجود ندارد.
سومین مدرک کتاب غیبة طوسی ص446ح443چاپ جدید است.متن این کتاب همان متن کتاب مختصر اثباة الرجعه عن فضل بن شاذان است.در این کتاب چنين آمده: فیه عنه (مراد از عنه را ابن ابی عمیر گفتیم ولی مرحوم شیخ طوسی مراد از عنه را فضل بن شاذان بیان کرده است).
مدرک بعدی بشارة المصطفی چاپ جامعه مدرسین است.مولف این کتاب ابو جعفر محمد بن ابی القاسم طبری از علمای قرن ششم است لکن این مطلب در این چاپ وجود ندارد وما این مطلب را از بشارة الاسلام سید کاظمی نقل می‌کنیم که ایشان گفته این مطلب در بشارة المصطفی وجود دارد.
مدرک پنجم اعلام الوری مرحوم طبرسی ص429باب 4است که متن آن همان متن ارشاد است با همان سند.
مدرک ششم، خرائج مرحوم راوندی(اولين کسي که شرح بر نهج البلاغه نوشت مرحوم راوندي بوده که قبر ايشان اکنون در صحن حرم مطهرحضرت معصومه است.) ج3ص1163چاپ جدید است متن آن همان متن مختصر اثباة الرجعه است.ولی مرسلا نقل می‌کند.
مدرک هفتم، کشف الغمة مرحوم اربلی ج3 ص 250 همانند ارشاد نقل می‌کند.
مدرک هشتم، الصراط المستقیم مرحوم نبّاطی(از بهترين کتابها در امامت است مخصوصا ج39 ج2ص250 که از ارشاد نقل می‌کند.
مدرک نهم، اثباة الهداة مرحوم حرعاملی است که ایشان در ج3 ص728از غیبة طوسی و733 از اعلام الوری نقل می‌کند.
مدرک دهم، بحارالانوارج52ص210از غیبة طوسی نقل کرده که در همانجا اشاره به ارشاد نیز دارد.
مدرک یازدهم بشارة الاسلام سید مصطفی کاظمی م1336هـ از غیبة طوسی که اشاره به ذکر آن در بشارة المصطفی نیز می‌کند.
مدرک دوازدهم ملحقات احقاق الحق ج29 ص359 از ملحمه، ملحمه اگر مراد الملحمة الکبری باشد که مولف آن شیخ هادی کاشف الغطاء است که به گونه دیگری نقل می‌کند.
مدرک سیزدهم منتخب الاثر آیت الله صافی از ارشاد است.
اين‌ها منابع شیعه بود اما از اهل سنت الملحمة الکبری محمد بن علی مالکی م638 نقل می‌کند که متن آن اینست:
قال الصادق علیه السلام خروج الثلاثة شیبانی، خراسانی، یمانی، احتمال دارد شیباني همان سفیانی باشد چون در گذشته نقطه نمی‌گذاشتند.این روایت به درد ما نمی‌خورد البته در این روایت ويژ‌گي‌هايي دارد ولی ما دنبال چهره مثبت یمانی هستیم که در کتب اهل سنت نیامده وتنها کتابی که این روایت را نقل کرده ملحمه مالکی است.اما علمای شیعه این روایت را تلقی به قبول کرده‌اند.
حالا ببینیم سند این روایت مشکل دارد یا خیر؟ انشاء الله جلسه بعد والسلام علیکم و رحمة الله.

1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *