مدرس خارج كلام حوزه علميه قم، كلمات نهجالبلاغه را برخاسته از شخصيتي دانست كه آينه تمامنماي حضرت رسول (ص) است و گفت: نهجالبلاغه فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق است. .
حضرت استاد نجمالدين طبسي در گفتوگو با خبرنگار آيين و انديشه باشگاه خبري فارس «توانا» در خصوص جايگاه نهجالبلاغه عنوان كرد: نهجالبلاغه فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق است؛ كلمات و سخنان بشر در هر سطحي و از مقام علمي كه باشند، با آن قابل مقايسه نيست. وي با بيان اينكه بيانات حضرت علي (ع) در نهجالبلاغه خطابهها، نامهها و كلمات قصار آن ميدرخشد و همگان به آن اعتراف دارند، اظهار داشت: حتي «جرج جرداق» مسيحي ـ كه بنده شخصاً با او در بيروت ديدار داشتم ـ ضمن گفتوگويي اذعان داشت كه ما علي بن ابيطالب (ع) را همواره به عنوان امام و رهبر خود قبول داريم. مدرس خارج كلام حوزه علميه قم خاطر نشان كرد: نهجالبلاغه نه تنها در بين پيروان اهل بيت (ع) و مسلمانان از جايگاه رفيعي برخوردار است، بلكه در بين تمام علما و دانشمندان از هر نحله، دين و مذهبي كه باشند اگر به ديده انصاف بنگرد متوجه خواهد شد كه مطالب اين كتاب شريف قابل قياس با كلمات ديگران نيست و اين به جهت آن است كه حضرت علي (ع) قابل قياس ديگران نيستند. *حضرت رسول (ص) جانشيني امام علي (ع) را ابلاغ كردند وي گفت: كلمات نهجالبلاغه برخاسته از شخصيتي است كه آينه تمامنماي حضرت رسول (ص) است، او فردي است كه تربيت شده رسولالله (ص) بوده و مانند سايه هميشه همراه ايشان بودند، خداوند عزوجل علم هر آنچه كه هست و آنچه كه تا روز قيامت خواهد بود را به پيامبر اكرم (ص) آموخت؛ پيامبر (ص) نيز علم و حكمت خود را نزد حضرت علي (ع) به وديعه سپرد؛ بنابراين نهج البلاغه سخنان شخصيتي است كه امانتدار «وَاَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما كانَ وَما يَكُونُ اِلَى انْقِضاَّءِ» رسول الله(ص) است. طبسي تأكيد كرد: پس از قرآن كريم، نهج البلاغه، كتابي است كه به اعتقاد دوست و دشمن، نظير ندارد؛ علي ابن ابيطالب (ع) سرآمد خاندان حضرت رسول (ص) است و اصولاً احدي با اهلبيت پيامبر اكرم عليهمالسلام قابل قياس نيست. وي با بيان اينكه پيامبر اكرم (ص) اشرف كائنات است، تصريح كرد: زماني كه حضرت محمد (ص) ميخواستند از اين عالم رخت بربندند براي ادامه دادن راه ايشان بايد كسي انتخاب شود كه از جهت سيرت، صورت، رفتار، سجاياي اخلاقي و مقامات معنوي شباهتي به اين اكمل داشته باشد و اين فرد شخصي جز اميرالمومنين (ع) نيست. مدرس خارج كلام حوزه علميه قم با اشاره به عبارت «أَنَا وَعَلِىٌّ مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ، وَسائِرُ النّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّى» از دعاي ندبه ابراز داشت: «همه مردم از رگ و ريشه ديگري هستند، اما من و تو از يك درخت هستيم»؛ پيامبر اكرم (ص) حضرت علي (ع) را به عنوان جانشين تعيين نكرد، حضرت رسول (ص) نقش تعيين را نداشتد، بلكه امامت حضرت علي (ع) در غدير را به عنوان جانشين خود ابلاغ كردند، كه به همين مناسبت خداوند متعال اين آيه را نازل فرمود: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ …» ما به تو دستور داديم كه جانشين خودت را به مردم معرفي و تبليغ كني». * پيامبر (ص) مرجعيت اهلبيت (ع) را در حديث ثقلين اعلام كرد وي گفت: عيد بودن روز غدير به اين معناست كه خداوند عزوجل جانشين رسول الله (ص) را انتخاب كرد و به يپامبر اكرم (ص) دستور داد كه اين فرد انتخاب شده را معرفي كند؛ بنابراين اين روز، روز شادي تمام مسلمانان است و كساني كه مسير را تغيير دادند در واقع به دين ظلم كردند، چرا كه اگر ميگذاشتند غدير مسير خود را طي كند؛ ولايت بعد از رسولالله به امام علي (ع) و بعد از آن به ديگر ائمه اطهار (ع) ميرسيد و در همان مسيري كه خدا تعيين كرده بود قرار ميگرفت، امروز جهان گلستان بود. طبسي در خصوص سنديت «حديث تقلين» ابراز داشت: اين حديث از منظر سند از احاديث معتبر، متواتر و قطعي است، كه كتب شيعه و سني همگي آن را نقل كردهاند، هر چند كه برخي تلاش مي كنند طبق روال خود، مضامين احاديث و روايات را تغيير دهند و در راستاي اين پروژه ضد اسلامي و انساني كه از بغض اهلبيت عليهمالسلام و عداوت و دشمني عليه آنها نشأت گرفته است، تلاش ميكنند كه واقعه غدير را مخفي نگه دارند؛ اما تاكنون نتوانستهاند اين اقدام شوم خود را عملي كنند. وي با بيان اينكه حديث ثقلين داراي مضامين بسيار عالي است، عنوان كرد: از حديث ثقلين به وضوح ميتوان چند نكته را متوجه شد، كه اولين مسأله مرجعيت اهل بيت (ع) است؛ آنجا كه حضرت رسول (ص) ميفرمايند: «بعد از خود قرآن و عترتم را به وديعه مي گذارم» در واقع پيامبر (ص) مرجعيت اهلبيت عليهمالسلام را در حديث ثقلين اعلام و به مردم گوشزد ميكنند. اين استاد حوزه عليمه قم، عصمت اهلبيت (ع) را نيز نكته ديگري دانست كه از حديث ثقلين استنباط ميشود و در ادامه افزود: با در نظر گرفتن عصمت، هر فردي نميتواند جانشين حضرت رسول (ص) باشد و چون حضرت رسول (ص) اهلبيت (ع) را در كنار قرآن قرار داده بودند ميتوان فهميد كه آنها نيز معصوم بودهاند. *حذف واژه «عترتي» براي جلوگيري از سند كتبي ولايت عليبن ابيطالب (ع) است وي با بيان اينكه مداومت و استمرار رهبري از جانب اهل بيت (ع) پيام ديگر حديث ثقلين است، اظهار داشت: قرآن از اهل بيت عليهمالسلام هيچ وقت جدا نخواهد شد، تا زماني كه اين دنيا هست قرآن نيز وجود دارد، دوراني بر مردم نخواهد گذشت كه در آن قرآن و اهل بيت (ع) نباشند و لازمه اين امر وجود يك امام حي و معصوم (ع) در زمان حاضر است. طبسي درباره اعتقاد اهل سنت مبني بر «حسبنا كتاب الله» و حذف واژه عترتي از حديث ثقلين، خاطر نشان كرد: مخالفان پيامبر اسلام (ص) در صدد بودند تا در هنگام رحلت ايشان وصيت حضرت را مكتوب نكنند تا حجتي عليه آنان نباشد؛ بنابراين به پيامبر (ص) نسبت ناروا داده و گفتند كتاب خدا براي ما كافي است كه اين موضوع بعدها تبديل به شعاري شد كه هدفشان ابتدا جلوگيري از سند كتبي ولايت و خلافت عليبن ابيطالب (ع) بود كه حكومتهاي ديگر نيز دنبالهروي آنها شدند و تقريباً 100 سال از تدوين، نشر و ترويج احاديث پيامبر و ائمه اطهار عليهمالسلام ممانعت شد. وي «حسبنا كتاب الله» را يك اشتباه عمدي خواند كه بر پيكره اسلام لطمه غيرقابل جبراني را وارد كرده است و افزود: غرض آنها از اين كار ممانعت در جهت عدم گسترش فضائل اهل بيت (ع)، عادي جلوه دادن شأن و شخصيت ائمه اطهار (ع) و اينكه قضاياي غدير به گوش مردم نرسد، بود. اين استاد خارج كلام حوزه علميه قم اظهار داشت: لفظ خلافت نزد اهل سنت با لفظ امامت در ميان تشيع متفاوت است، خلافتي كه برادران اهل سنت به كار ميبردند شبيه انتخابات رياست جمهوري است، به اين معنا كه عدهاي دور هم جمع شده و يك نفر را نماينده خود منسوب ميكنند، كه اين فرد نه تنها انتخاب شده خدا و رسول نبود، بلكه يك فرد معمولي محسوب ميشود؛ بنابراين خلافت از قداست خاصي برخوردار نبود. * خلافت در ميان تشيع همان استمرار نبوت و ادامهدهنده راه نبي (ص) است وي در ادامه افزود: خلافت به معناي امامتي كه تشيع به آن معتقد است همان استمرار نبوت و ادامه دهنده راه نبي (ص) است و رهبري بعد از پيامبر اكرم (ص) به صورت انتخابي نبوده، چرا كه عقل بشر به حدي نيست كه بتواند آينه تمام نماي پيامبر (ص) را انتخاب كند. طبسي تأكيد كرد: مسأله خلافت و امامت در بين شيعيان كمتر از احكام الهي نيست، هر چند حكم كوچكي باشد و در واقع ما به كوچكي امر، نظر نميكنيم، بلكه حكم خداوند مدنظر است، هر چند آن يك امر مستحبي باشد و كسي كه معناي خلافت را بداند و با آن مخالفت كند با خدايتعالي مخالفت كرده است. وي ادامه داد: بايد براي افرادي كه حضرت علي (ع) را به عنوان امام اول قبول ندارند مسأله روشن شود كه خلافت اميرالمؤمنين با خلافت ديگران فرق ميكند؛ اگر چنين امري مبين شود آنها نيز تخطي و مخالفت نخواهند كرد. استاد خارج كلام حوزه علميه قم با بيان اينكه بافت جامعه اهل سنت با جامعه تشيع متفاوت است، اظهار داشت: جامعه شيعه، فرهنگ عاشورا، سخنرانيهاي مختلف، ماه رمضان، ماه محرم و تبيين و توضيحاتي در خصوص مسائل مختلف دارد، اما اهل تسنن چندان به اين مسائل نميپردازند؛ آنها مخالفتي با اهلبيت (ع) نيز ندارند مگر پسماندههاي امويان كه از طريق ماهوارههايشان تبليغات سويي عليه ائمه اطهار عليهمالسلام دارند، بنابراين ما حساب مسلمين اهل سنت را با حساب وهابيت جدا ميدانيم. حجتالاسلام والمسلمين نجمالدين طبسي در پايان اين گفتوگو خاطر نشان كرد: امسال در «قصيم» مركز اصلي وهابيان در نجد اعلام شد كه هزاران نفر با مشاهده شبكههاي ماهوارهاي شيعه از جمله «العالم»، «الكوثر» و «المنار» كه در آن تبليغات منطقي با استدلال در مورد شيعه مطرح ميشد، شيعه طرفداران بسياري پيدا كرده و استقبال به سمت تشيع روز به روز در حال افزايش است. انتهاي پيام/ك/1
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.