بسم الله الرحمن الرحیم ـ الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین سیما امام زماننا روحی وارواح من سواه لتراب مقدمه الفداء

مقدمه

سالروز ولادت بضعة الرسول فاطمه البتول را به محضر امام زمان و شما خدمتگزاران و سربازان امام زمان تبریک عرض کرده و امیدوارم مورد رضایت حضرت فاطمه(س) قرار بگیرید و در هیچ لحظه ای از عمرتان مورد غضب او نباشید. چون رضایت او رضایت خدا و غضب او غضب خداست.

بحث ما بررسی روایات در زمینه قیام قبل از ظهور امام زمان است.روایت« كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ‏ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏»، بررسی سندی و دلالی شد و سپس از قیام هایی سخن به میان آمد که قبل از ظهور بوده و مورد تایید قرار گرفته است. در جلسه قبل، مقداری راجع به قیام مختار صحبت کردیم و اکنون باقی مطالب را بیان می‌کنیم.

قیام مختار

به نظر بنده با مراجعه به کتب مخالفین و دگراندیشان و همچنین تعبیرات ناشایست و مواضع تندی که در برابر مختار مطرح شده است،می توان گفت که چنین مواضعی، یکی از دلایل اعتبار مختار نزد ما است. طبق تتبعی که من داشتم، ندیدم که حتي یکی از دگراندیشان، سخنی از او به میان بیاورد و الفاظ رکیک و حملات شدید، پسوند حرفهایش نشود. از این‌ها می‌توان فهمید که او مورد تهمت جريان اموي مورد تأیید اهل بیت بوده است. این نکته را مرحوم ابن نما در کتاب خودشان، متذکر شده‌اند. حملات تبلیغی، برای این است که سیاه نمایی کنند و چهره را مشوش نشان دهند. آقای ابن نما حملات طرف مقابل را به تبلیغات و جوسازی امویین علیه امیرالمومنین، تشبیه می‌کند.این مسأله، یک جریان است و من در شگفتم که چرا برخی آگاه نیستند.

استاد بزرگوارم، حضرت آیت الله وحید خراسانی در بحث اصول – که آیا نهی در عبادت مفسد هست یا نه- بحث صوم عاشورا [1]را مطرح کردند و فرمودند که هریک از کتابهای حدیث و فقه آن‌ها را باز کردیم، دیدیم صوم عاشورا، شعار اینها شده است. از خود همین استفاده می‌کنیم که این مسئله ای است که مورد تایید ما نمی‌باشد.حالا شما هم بیایید نسبت به مختار تحقیق کنید. هرکس از مخالفین، سخنی از مختار بر زبان جاری می‌کند، در همان سطر اول به او توهین می‌کند و تا پایان دست بردار نیست.فریادی که باید سر قاتلین امام حسین بکشند سر مختار منتقم می‌کشند، گویا که مختار قاتل است. نگاه کنید که در مورد شمر چگونه او را تبرئه می‌کنند و یا نسبت به عمر سعد می‌گویند:. ثقة! حرف این است که مختار در خط آنها نبوده چون سه تا خط که نیست. دو خط است: حزب الله است و حزب الشیطان. مختار جزء معصومین نیست ولی شخصیت مورد تاییدی است. من هر وقت کنار مزار مختار شهید می‌روم به او می‌گویم: دست مریزاد و احسنت. ولی گله ام این است که چرا کمی احتیاط کردی. باید همه این‌ها را درو می‌کردی چنین بیانی از روی تعصب نیست و استدلال دارد و بنده به مقدار اقتضای درس در حد نقض می‌خواهم اینها را مطرح کنم.

کلام ابن نما در مورد مختار                

در جلسه قبل، مقداری از کلام ابن نما را در مورد جریان مختار ذکر کردیم و اکنون باقی آن را عرض می‌کنیم. «قال جعفر بن نما مصنف هذا الثأر اعلم أن كثيرا من العلماء لا يحصل‏ لهم‏ التوفيق‏ بفطنة توقفهم على معاني الألفاظ و لا روية تنقلهم من رقدة الغفلة إلى الاستيقاظ و لو تدبروا أقوال الأئمة في مدح المختار لعلموا أنه من السابقين المجاهدين الذين مدحهم الله تعالى جل جلاله في كتابه المبين و دعاء زين العابدين ع للمختار دليل واضح و برهان لائح على أنه عنده من المصطفين الأخيار و لو كان على غير الطريقة المشكورة و يعلم أنه مخالف له في اعتقاده لما كان يدعو له دعاء لا يستجاب و يقول فيه قولا لا يستطاب و كان دعاؤه ع له عبثا و الإمام‏ منزه عن ذلك و قد أسلفنا من أقوال الأئمة في مطاوي الكتاب تكرار مدحهم له و نهيهم عن ذمه ما فيه غنية لذوي الأبصار و بغية لذوي الاعتبار و إنما أعداؤه عملوا له مثالب ليباعدوه من قلوب الشيعة كما عمل أعداء أمير المؤمنين ع له مساوي و هلك بها كثير ممن حاد عن محبته و حال عن طاعته»[2]

ابن نما می‌گوید: که بسیاری از علماء توفیق دقت بر معانی الفاظ را ندارند و سیر حرکتی آن‌ها از غفلت بسوی بیداری نمی‌باشد. پس اگر در اقوال ائمه طاهرین در مدح مختار تدبر نمایند، هرآینه می‌دانند که مختار از مجاهدینی است که خداوند آن‌ها را در کتابش، ستوده است و همچنین دعای امام سجاد برای مختار، دلیل روشن و برهان محکمی است که مختار جزء برگزیدگان است. و اگر مسیر مختار، ناحق بود و امام می‌دانست که او مشکل اعتقادی دارد، برای او دعا نمی‌کرد زیرا مستجاب نمی‌شد و دعای امام هم، بیهوده بود. در حالیکه امام منزه از چنین حالاتی می‌باشد. و ما بارها اقوال ائمه را در جاهای مختلف کتاب نقل کردیم که مختار را مدح کرده و از مذمت او نهی می‌نمودند و این نقل قول‌ها برای صاحبان بصیرت کفایت می‌کند.همانا دشمنان مختار، برای او جوسازی کرده‌اند [ و دروغ هایی را به مختار از زبان ائمه نسبت داده اند][3] تا قلوب شیعیان را از او دور سازند، همانگونه که دشمنان امیرالمومنین بر علیه او، جوسازی کرده و دروغ و تهمت های زیادی را به آن حضرت، نسبت دادند و بوسیله همین جعلیات، بسیاری از محبین وی – به جهت دوری از حضرت و اطاعت نکردن او – به هلاکت رسیدند.

بیان علامه امینی در مورد شخصیت مختار      

علامه امینی در کتاب شریف الغدیر در مورد مختار می‌فرماید:

«و من عطف على التاريخ و الحديث و علم الرجال نظرةً تشفعها بصيرة نفّاذة، علم أنَّ المختار في الطليعة من رجالات الدين و الهدى و الإخلاص، و أنَّ نهضته الكريمة لم تكن إلّا لإقامة العدل باستئصال شأفة الملحدين، و اجتياح جذوم   الظلم الأموي، و أنَّه بمنتزح من المذهب الكيساني، و أنَّ كل ما نَبزوهُ من قذائف و طامّات لا مُقيلَ لها من مستوى الحقيقة و الصدق، و لذلك ترحّم عليه الأئمّة الهداة سادتنا، السجّاد و الباقر و الصادق-صلوات اللَّه عليهم-، و بالغ في الثناء عليه الإمام الباقر عليه السلام، و لم يزل مشكوراً عند أهل البيت الطاهر هو و أعماله»

کسی که نگاه ژرف و دقیقی به تاریخ و حدیث و علم رجال بیندازد، می‌فهمد که مختار سرآمد مردان مومن و مخلص است و قیام با کرامتش برای اقامه عدل با ریشه کن کردن ملحدین و دفع ظلم امویین، همراه بود. مذهب مختار، کیسانی نبود [ مذهب کیسانی بعد از رحلت محمد حنفیه، مطرح شد و مختار قبل از محمد حنفیه، به شهادت رسید] و هر تهمت و نسبت قبیحی به مختار از حقیقت دور است. به همین جهت، ائمه معصومین – امامان سجاد و باقر و صادق – او را مدح نموده‌اند و بیشتر از همه، امام باقر، او را ستوده است.مختار و قیام او همیشه نزد ائمه، قابل تقدیر بود.

«و قد أكبره و نزّهَهُ العلماء الأعلام منهم 1: سيِّدنا جمال الدين بن طاووس في رجاله، و آية اللَّه العلّامة في الخلاصة، و ابن داود في الرجال، و الفقيه ابن نما فيما أفرد فيه من رسالته المسماة بذَوب النضار، و المحقِّق الأردبيلي في حديقة الشيعة، و صاحب المعالم في التحرير الطاووسي، و القاضي نور اللَّه المرعشي في المجالس. و قد دافع عنه الشيخ أبو عليّ في منتهى المقال، و غيرهم»

علمای ما هم، مختار را بزرگ دانسته و او را مدح نموده اند: که از جمله: ابن طاووس در رجالش و…

«و قد بلغ من إكبار السلف له أنَّ شيخنا الشهيد الأوّل ذكر في مزاره زيارةً تُخَصُّ به، و يُزار بها، و فيها الشهادة الصريحة بصلاحه و نصحه في الولاية و إخلاصه في طاعة اللَّه و محبّة الإمام زين العابدين، و رضا رسول اللَّه و أمير المؤمنين- صلوات اللَّه عليهما و آلهما- عنه، و أنَّه بذل نفسه في رضا الأئمّة و نصرة العترة الطاهرة و الأخذ بثأرهم»

و بزرگان ما مثل شهید اول، برای مختار زیارت نامه نوشته‌اند که بوسیله آن زیارت می‌شود. زیارتنامه اش حکایت از اخلاص و ولایتمداری ایشان است. او محبت ائمه طاهرین را در قلب داشته است و جان خودش را در راه رضایت ائمه طاهرین و نصرت و خونخواهی آن ها، نثار کرده است.

«و الزيارة هذه توجد في كتاب مُراد المُريد، و هو ترجمة مزار الشهيد للشيخ عليّ ابن الحسين الحائري، و صحّحها الشيخ نظام الدين الساوجي مؤلِّف نظام الأقوال، و يظهر منها أنَّ قبر المختار في ذلك العصر المتقادم كان من جملة المزارات المشهورة عند الشيعة، و كانت عليه قُبّةٌ معروفةٌ كما في رحلة ابن بطوطة 2( ١ / ١٣٨ ) »

زیارت مختار در کتاب مراد المرید که ترجمه مزار شهيد شيخ عليّ بن حسين حائري است، آمده است و مولف کتاب نظام الاقوال، آن را تصحیح نموده است. لذا از این موارد بر می‌آید که قبر مختار در زمان های گذشته هم، از مزار های مشهور نزد شیعه بوده و بر قبرش قبه معروفی بوده است، همانگونه که ابن بطوطه هم، آن را نقل کرده است.

«و لقد تصدّى لتدوين أخبار المختار و سيرته و فتوحه و معتقداته و أعماله جماعةٌ من الأعلام، فمنهم: 1– أبو مخنف لوط بن يحيى الأَزدي: المتوفّى (١۵٧)، له كتاب أخذ الثار في المختار…. ٢١– الشيخ ميرزا محمد عليّ الأوردبادي له سبي »[4]

به تحقیق برای تدوین اخبار مختار و سیره و فتوحات و اعتقادات و اعمال او، جماعتی از بزرگان در این مورد کتاب نوشته‌اند. علامه امینی، نام 21 نفر از بزرگان را به همراه تألیفات شان، ذکر می‌کند که اخرین آن‌ها مرحوم اوردبادی می‌باشد. [خدا رحمت کند مرحوم اوردبادی، چه مرد بزرگواری بود.اصلا اهل هوا نبود و با خدا معامله کرده بود. زندگی اش را وقف اهل بیت کرده بود کتاب را تحقيق و ويرايش كرد ولی، حاضر نبود اسمش، پشت کتاب بخورد. در کتابش 60 بیت در رابطه با مختار شهید امده است]

*چرا بعضی نسبت به مختار دید خوبی ندارند. آیا مسلمان باید یک گوشه بنشیند و دست روی دست بگذارد مثل خواجه ریبع و به امیرالمومنین بگوید من نمی‌فهمم جنگهای تو برای چیست، لذا مرا به مرز بفرست و یا داخل قبر به چله بنشیند و وقتی بشنود امام حسین(ع) شهید شده است، بگوید: لعن الله قاتله و بعد پشیمان بشود! این می‌شود زاهد! اما اگر شخصی، در دهان شیر برود و جگرش را بیرون بکشد و دمار از روزگار ظالمین درآورد، آدم خوبی نیست! من نمی‌دانم بعضی طبق چه ضابطه ای حکم می‌کنند؟!

بیان ذهبی در مورد مختار

«المختار بن أبي عبيد الثقفي الكذاب…ونشأ المختار، فكان من كبراء ثقيف، وذوي الرأي، والفصاحة، والشجاعة، والدهاء، وقلة الدين، وقد قال النبي صلى الله عليه وسلم: ” يكون في ثقيف كذاب ومبير فكان الكذاب هذا، ادعى أن الوحي يأتيه، وأنه يعلم الغيب، وكان المبير الحجاج، قبحهما الله»[5]

ذهبی همان اول درمورد مختار می‌گوید: کذاب است. از بزرگان طایفه اش بود. نظریه پرداز و فصیح و شجاع و زیرک بود. او در دینش ضعیف بود.از پیامبر روایت شده است که در ثقیف، کذاب و کشنده ای است و کذاب، همین مختار است که ادعا کرد، وحی بر او نازل می‌شود و از غیب باخبر است.

بیان تنقیح المقال در مورد مختار

آقای مامقانی با اینکه مقداری در مختار، تامل دارد و ایشان را جزء حسان – نه ثقات – می‌داند، می‌گوید:

« لا اشکال فی اسلامه بل فی کونه امامی المذهب بل الظاهر اتفاق الخاصة و العامة علیه. بل الحق انه کان یقول بامامة الامام السجاد. فتخلص من جمیع ما ذکرنا ان رجل امامی المذهب فان سلطنته برخصة الامام و ان وثاقته غیر ثابة نعم هو ممدوح مدحاً مدرجاً له في الحسان»[6]

شکی در شیعی بودن مختار وجود ندارد و این مسأله، مورد اتفاق شیعه و سنی است. و حق این است که گفته شود، مختار پیرو امام سجاد بود. پس خلاصه کلام این است که مختار شیعی است و کارها و قیامش، به اذن امام بوده است، گرچه وثاقتش، ثابت نیست. [ نمی‌گوید ثقه نیست. می‌گوید برای ما ثابت نیست، اینقدر ممدوح هست که جزء حسان باشد.]

وَ آخِرُ دَعْوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين

 

[1]. نظر حقیر این است که روزه گرفتن در روز عاشورا، خلاف شرع است.

[2]. مجلسی، بحار الأنوار، ج‏45، ص: 387

[3]. دشمنان گاهی به زبان ائمه، حدیث جعل می‌کردند. اگر از بحث دور نمی‌شدم دهها نمونه را می‌آوردم.همین روایت میمون ابن عبدالله (بحارالانوار،ج47،354)برای نمونه کفایت می کند. گروهی خدمت امام صادق رسیدند و گفتند که احادیثی از جعفر بن محمد شنیده ایم [ که همه آن‌ها دروغ بود و امام آن را نفرموده بود] حضرت صادق فرمود: اگر آن مردى كه از او حديث نقل ميكنى خودش را ببينى بتو بگويد اين حديثها كه از من نقل كرده‏اند دروغ است و من از آن حديثها خبر ندارم و بكسى چنين نگفته‏ام آيا او را تصديق ميكنى؟ گفت: نه فرمود: چرا؟ گفت: زيرا اشخاصى اين حديثها را از قول او نقل كرده‏اند كه اگر شهادت بدهند به آزادى مردى از بردگى و بندگى، قبول مى‏شود (روایت را ببینید)

[4]. امینی، الغدیر، ج2، ص488

[5]. ذهبي، سير اعلام النبلاء،ج3،ص 539

[6]. مامقانی، تنقیح المقال، ج 3، ص 206، چاپ سنگي.

.

.

.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *