تذکر: در پاسخ به این شبهه تنها منابع اهل سنت استفاده شده است.
.
شبهه
چرا حضرت علی «علیه السلام» پس از شهادت حضرت زهرا «سلام الله علیها» از قاتل آن حضرت انتقام نگرفتند؟
پاسخ
أ. حق قصاص یکی از حقوقی است که خداوند برای ولیّ دم قرار داده است اما استفاده از این حق و اعمال آن، واجب نیست و ولیّ دم می تواند عفو کند، یا دیه بگیرد. افراد زیادی وجود دارند که پدران، مادران، فرزندان و نزدیکانشان به دست افرادی کشته می شوند اما بنا به دلایل شخصی و اجتماعی و رعایت مصالح مهم تر به جای گرفتن انتقام و قصاص کردن، شاید مسیر سکوت و اغماض را در پیش گرفته و یا حتی از حق خود بگذرند.
با توجه به اخلاق والای حضرت علی «علیه السلام» و تربیت شدن در دامن شخصیتی همچون نبی مکرم اسلام «صلی الله علیه و آله» و درک عمیق آن حضرت از شرایط حساس مسلمانان و اسلام و در کمین بودن دشمنان داخلی و خارجی، آن حضرت نیز سکوت را تنها راه نجات اسلام دانسته و برای حفظ و رعایت مصلحت بزرگتر حق خود را مطالبه نکرده و در خطبه شقشقیه به این امر اشاره کرده است. مسیری که حضرت امیر «علیه السلام» در راستای حفظ اسلام انتخاب کرده بهترین دلیل بر حقانیت ایشان می باشد.
ب. تنهایی و بی باوری و عدم حمایت مردم، یکی دیگر از علل سکوت و عدم انتقام حضرت علی «علیه السلام» می باشد که حضرت امیر «علیه السلام» در خطبه شقشقیه به این علت نیز اشاره نموده اند.
ج. از کسانی که این شبهه را مطرح کرده و در صدد انکار حمله به خانه فاطمه زهرا «سلام الله علیها» هستند باید پرسید، چرا رسول گرامی اسلام «صلی الله علیه و آله» از وحشی قاتل عموی بزرگوارشان حمزه سیدالشهدا انتقام نگرفت؟
چرا صحابه کرام و عادلی را که در بازگشت تبوک قصد ترور و کشتن رسول خدا «صلی الله علیه و آله» را داشتند، بخشیده و آنان را تنبیه نکرد؟[1] (جهت آشنایی با روایات و توجیهات علمای اهل سنت به مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 453-454، حدیث ابوالطفیل عامر بن واثله، تفسیر القرآن العظیم/ ابن کثیر، ج 2، ص 386-387، تفسیر الکشاف زمخشری، ج 2، ص 282، و تفسیر الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور/ سیوطی، ج 3، ص 259، ذیل آیه 74 سوره توبه مراجعه شود).
چرا معاویه بن مغیره بن ابی العاص را که در جنگ احد بینی حضرت حمزه سیدالشهدا را بریده و ایشان را مثله کرده بود، ابتدا بخشیده و سه روز به او فرصت داد از مدینه خارج شود و پس از اتمام مهلت داده شده او را کشت؟[2]
چرا ابوسفیان، معاویه، عمرو بن عاص و تمامی سران مشرکان و کفار را که سال ها پیامبر و مسلمانان را آزار و اذیت کرده و شکنجه داده بودند و تعدادی از مسلمانان را در سال های آغازین دعوت و جنگهای بدر، احد، خندق، خیبر و … به شهادت رسانده بودند، بخشیدند و از آنان انتقام نگرفتند؟
چرا از عثمان بن عفان که یکی از دختران پیامبر به نام ام کلثوم را به قتل رسانده بود، انتقام نگرفت؟[3] (توضیح اینکه یکی از اقوام عثمان به نام معاویه بن مغیرة بن ابی العاص که در جنگ احد حضرت حمزه را مثله کرده بود پس از جنگ احد وارد مدینه شد و به عثمان پناه آورد. رسول خدا از طریق وحی از حضور معاویة بن مغیرة بن ابی العاص مطلع شدند. عثمان که فکر می کرد همسرش ام کلثوم دختر رسول خدا حضور معاویة بن مغیرة بن ابی العاص را به اطلاع پیامبر رسانده است وی را چنان کتک زد که پس از چهار روز از دنیا رفت).
آیا انتقام نگرفتن رسول خدا دلیل عدم وقوع این حوادث است؟
د. حضرت علی «علیه السلام» در صورتی که قصد قصاص و انتقام را داشت به کدام دادگاه باید مراجعه می کرد؟ به گواهی تاریخ تمامی قوا در اختیار و زیر نظر خلفا بوده و به راحتی روند پرونده ها را به نفع خودشان تغییر می دادند. ماجرای زنای مغیره به شعبه و نپذیرفتن شهادت شهود و شلاق زدن شاهدان توسط عمر،[4] جریان خالد بن ولید و کشتن مالک بن نویره و زنا کردن با همسر مالک و دفاع ابوبکر از خالد و توجیه عمل وی،[5] و ماجرای قتل هرمزان توسط عبیدالله بن عمر بن خطاب[6] تنها نمونه هایی از نحوه دادرسی و قضاوت حاکمان وقت و اجرا نشدن عدالت توسط آنان است. یکی از علل اقدام نکردن حضرت علی «علیه السلام» برای انتقام و قصاص مهاجمان و قاتلات حضرت فاطمه «سلام الله علیها»، شاید همین مطلب باشد؛ زیرا حضرت علی «علیه السلام» می دانستند که حتی اگر اقدام کنند به نتیجه نمی رسند؛ چون قاضی رسیدگی کننده به پرونده، همان مجرم و متهم اصلی پرونده است.
[1]) «أکره أن یتحدث الناس أنّ محمداً یقتل أصحابه».
[2]) أنساب الاشراف، ج 1، ص 410. غزوات الرسول، غزوة أحد، مقتل الذی مثل بجثة حمزة.
[3]) «فضرب عثمان بنت رسولالله … و ماتت فی الیوم الرابع». الکافی، ج 3، ص 252-253، کتاب الجنائز، باب النوادر، ح 8.
[4]) الأغانی، ج 16، ص 109، أخبار مغیرة بن شعبة و نسبه؛ قاموس الرجال؛ ج 10، ص 197، شرح حال مغیرة بن شعبة؛ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 30.
[5]) تاریخ طبری، ج 2، ص 273، حوادث سال 11، ذکر البطاح و خبره؛ قاموس الرجال، ج 4، ص 147، شرح حال خالد بن ولید؛ سیر اعلام النبلاء، ج 1، ص 377، شرح حال خالد بن ولید.
[6]) وقعة الصفین، ص 186، ذکر تاریخ عبیدالله بن عمر و علی «علیه السلام» ؛ قاموس الرجال، ج 7، ص 84، شرح حال عبیدالله بن عمر.
منبع: پاسخ به چند شبهه فاطمی؛ نجم الدین طبسی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.