حضرت آیت الله نجم الدین طبسی، استاد حوزه علمیه قم در گفتوگویی با دبیرخانه اجلاسیه جامعه مدرسین و علمای بلاد به تبیین بایستههای تبلیغ در عرصه بینالملل و نقش حوزههای علمیه در صدور گفتمان انقلاب اسلامی پرداخته است.
.
▪ با توجه به ابعاد جهانی انقلاب اسلامی و رشد بیداری اسلامی، حوزههای علمیه چه نقشی در صدور گفتمان انقلاب و اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآلهوسلم دارند؟
انقلاب اسلامی ایران احساس امیدواری به یک منجی در جهان را پدید آورد. جهان اسلام یکطرف و غیرمسلمانان یکطرف؛ یعنی جهانیان تا قبلاز این انقلاب باور نمیکردند، اسلام هم بتواند حکومتی داشته باشد و کشوری را اداره کند؛ چراکه تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، جهان تابع بلوک شرق و غرب بود و اگر یکی از انقلابها از یک بلوک دستور میگرفت، حمایت بلوک دیگر را از دست میداد. اما یک انقلابی در ایران بروز کرد که نه اینطرف و نه آنطرف بود و ایده و عقیدهاش با شرق و غرب ضدیت داشت و آنرا مخفی هم نکرد. شعار «آمریکا بدتر از شوروی و شوروی بدتر از آمریکا و انگلیس بدتر از هر دو»، تعبیر امام راحل بود و خیلی معنا داشت. امام با هیچ بلوک و قطبی نبود و میفرمود: خودمان مستقل هستیم و این کلام، نه برای غیرمسلمانها و حتی برای مسلمانها نیز غیرقابل باور بود که چطور میشود یک انقلاب بدون تکیه به یک ابرقدرتی رو پای خود بایستد و این وقتی محقق شد و در رأس انقلاب، فقیه و مرجع دینی قرار گرفت، این واقعیت را جهانیان به چشم خودشان دیدند و باور کردند. امام خمینی قدسسره با تشکیل انقلاب اسلامی، روح امیدی در کالبدهایی که مأیوس بودند، دمیدند. جاهایی مثل فلسطین اشغالی و ظلمهایی که استکبار جهانی بر مردم فلسطین و لبنان و اینگونه کشورها وارد کرده بود و اینها دیگر مأیوس بودند، انقلاب اسلامی روح امید به مردم این کشورها داد. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، نیروی زمینی اسرائیل تا بیروت رسیده بود و در اردوگاه صبرا و شتیلا در عمق بیروت و منطقه استقرار سفارتخانههاست آمدند و قتلعام کردند و برگشتند! تصور کنید که یک اشغالگری بیاید و در کشور دیگر به راحتی بکشد و برگردد، دیگر مردم سرزمین اشغالی حسابشان پاک است و لذا اینها مأیوس بودند. اما امروز یعنی بعداز پیروزی انقلاب اسلامی، اسرائیل در مرزهای جعلی خود هم امنیت ندارد، یعنی گذشت آن روزی که اینها بتوانند بیایند تا بیروت؛ امروز تلآویو و اورشلیم همه شهرهای آنان در تیررس است. میخواهم عرض کنم که انقلاب اسلامی که روی کار آمد، هنوز مردم باور نمیکردند که چنین چیزی ممکن است و حل همین مشکلات و رفع ظلم در گرو چنین انقلاب و چنین حرکتی است. خوب الحمدلله انقلاب اسلامی، امید برای مستضعفین جهان گردید و از آنطرف چشم دشمن باز شد یعنی احساس خطر کرد، چون مردم را در استضعاف نگه داشته بود و هر روز وضعیت را بدتر میکرد که مردم به بد قانع و راضی باشند، ولی مردم کشورهای مظلوم امیدوار شدند. از سوی دیگر توطئههای گوناگون دشمنان شروع شد و برای جلوگیری از رشد و توسعه حرکت انقلاب اسلامی ایران شروع به ایجاد موانع و توطئههای گوناگون از قبیل؛ کوشش برای طایفهای نشان دادن انقلاب اسلامی؛ ایجاد جریان وهابیت، تبلیغ علیه انقلاب اسلامی با عنوان حکومت مجوسیها؛ ایجاد جنگ تحمیلی علیه انقلاب اسلامی ایران؛ صرف هزینه 75 میلیارد دلاری سعودیها علیه انقلاب اسلامی، تشکیل گروه تکفیری داعش و… کردند.
▪ حوزه در این تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در معادلات جهان امروز، چه نقشی داشت یا میتواند داشته باشد؟
در مقابل این تحولات، یک وظایفی را حوزه علمیه داشت و دارد و یک کارهایی انجام داده است. الحمدلله کارهایی که انجام گرفته کم نیست اما در سطح مطلوب و مورد انتظار هم نیست. ما حوزه علمیه نجف را هم مثل الان نداشتیم چون حوزه نجف اشرف زیر یوغ ظالمین و صدام قرار داشت و علما و بزرگان و مراجع امنیت نداشتند. آنها را ترور میکردند، زندان میبردند و به شهادت میرساندند. یکجا 400 روحانی را بردند و دیگر خبری از آنها نشد. نسل جوان حوزه نجف جرأت نمیکردند تحصیل کنند، یعنی تنها روی حوزه علمیه قم حساب میکردند؛ چراکه حوزه علمیه نجف اشرف یکجور تحت محاصره بود. علمایی همچون آیةالله سیدباقر صدر و… را شهید کردند و حتی رحلت آیةاللهالعظمی خویی قدسسره مشکوک است و رحلت عادی نیست و همچنین بسیاری از رجال نجف را به این طریق از میان برداشتند. خوب این انقلابی که به وسعت جهان است و زلزله و موج در جهان ایجاد کرد، انتظار میرفت که علمای قم و نجف برای تبیین اهداف انقلاب و نظام حرکت کنند. مرحوم شهید صدر یک گامی برداشت و کتابهایی در راستای تقویت مبانی نظام اسلامی نوشت تحت عنوان «الاسلام یقودالحیاة»؛ ایشان همان وقتها به شاگردان خود در ایران پیام داد که «ذوبو فی الامام الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام» یعنی همانطور که امام خمینی در اسلام ذوب شد، شما هم در عشق و ارادت به امام ذوب بشوید، و در همین حد هم بعثیها ترسیدند و زود ایشان را به شهادت رساندند و دیگر از حوزه مقدسه نجف اشرف انتظاری نبود که وارد صحنه بشوند و انقلاب اسلامی ایران و مبانی این انقلاب را تبیین و از آن حمایت کنند. (چون خودش مورد خطر قرار داشت)
از آنجا که انقلاب اسلامی ایران، انقلابی است که در رأسش یک فقیه جامعالشرایط و برخاسته از حوزه علمیه است، حوزه مقدسه قم باید شروع میکرد البته با زبان و ادبیات و ابزار روز. اینکه گفتم ادبیات و ابراز روز، مرحوم کاشف میفرمود «لا ینتشر الحق الا من حیث انتشر الضلال»؛ باید از همان ابزار و کانالهایی که دشمنان وارد میشوند، مثل روزنامه، فیلم، سینما، رادیو و تلویزیون، ماهواره و امروز فضای مجازی، ما هم باید از همان طریق وارد شویم.
▪ به نظر شما در این زمینه چه میزان پیشرفت داشتهایم؟
بعداز انقلاب اسلامی انتظار میرفت که ما هم از همین طریق وارد شویم ولی ما را گرفتار هشتسال جنگ تحمیلی کردند؛ قریب به دو هزار طلبه انقلابی شهید شدند و چند برابر این تعداد هم مجروح و اسیر داشتیم. میخواهم بگویم که ما را گرفتار کردند؛ اگر میخواستیم جبههها را رها کنیم، اصل و اساس انقلاب در خطر بود، این یک بعد قضیه و یک بعد دیگر اینکه در همه نهادها، ادارات و سازمانها اعم از آموزش و پرورش، دانشگاهها، عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح و قوه قضاییه نظام نیاز به روحانی داشت و این عوامل سبب شد تا نتوانیم انقلاب اسلامی را در بعد جهانی بهطور مطلوب معرفی کنیم. البته عرض کردم که فعالیتهایی از طرف حوزه علمیه صورت میگرفت، به کشورهای مختلف برای تبیین اهداف انقلاب اعزام میشدند ولی در حد مطلوب نبود، لذا دشمنان شروع کردند به تبلیغات سوء و ما کمتر توانستیم از انقلابمان دفاع کنیم.
▪ وضعیت امروز حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟
امروز در حوزه مقدسه بالغ بر هشتاد هزار طلبه داریم و بیش از بیستهزار طلبه از بیشاز صد کشور خارجی در قم درس میخوانند، این برنامهها باید از همان اوایل انقلاب اجرا میشد. باید برای طلاب جوان و علاقهمند دورههای فرهنگی و آشنایی با مبانی انقلاب اسلامی برگزار میشد و آنها را به سراسر دنیا میفرستادیم، چون آن موقعها مثل الان فشار و سختگیری بر نظام نبود و ضدیت و توان اقتصادی عربستان سعودی و وهابیت، آن مواقع، اینجور فعال نبود و راحتتر میشد کار کرد، این یکی از کاستیهای ما در برابر نظام بود. از دیگر کاستیهای ما ماهواره است، چراکه ماهواره در تبلیغ، نقش مهمی دارد و از طریق ماهوارهها میتوانستیم، اعتقادات و نظراتمان را بهطور شفاف و معقولانه مطرح کنیم. مکتب اهلبیت علیهمالسلام، با فطرت سازگار است ولی گاهی با یک ادبیاتی مطرح میشود که منفر است. ما باید با ادبیاتی سخن میگفتیم و حرکت میکردیم که منفر نباشد.
▪ چه مسایلی موجب شد که این موضوع تحقق نیابد؟
در اوایل انقلاب متأسفانه افرادی با برخی سخنرانیهای سیاسی و مذهبیشان باعث دردسر شدند؛ بعضیها نسبت به عراق، بحرین و سعودی اظهارنظری مذهبی کردند، هرچند هم که حق بود ولی این سخنرانیها برایمان دردسر ایجاد کرد و باعث شد تا شیعهها و آدمهای بیگناه در آن کشورها کشته شوند؛ یکسری کارها را که باید میکردیم دیر انجام شد و یکسری کارها را که نباید انجام میدادیم که متأسفانه بعضیها انجام دادند. امروز انقلاب ما با عبور از این فراز و نشیبها و پستی و بلندیها در وضعیتی قرار گرفته است که دشمنان نظام و انقلاب باهم متحد شدهاند، امروز مصالح دشمنان نظام به هم نزدیک شده است، اسرائیل همان حرفی را میزند که عربستان سعودی میزند و عربستان سعودی همان حرفی را میزند که آمریکا میزند، منافقین همان حرفی را میزنند که آمریکا و اسرائیل میزنند. امروز اینجور نیست که همه مردم جهان وهابی باشند، بلکه اهلسنت در ایران و جهان هم معمولاً از وهابیت اظهار تنفر میکنند. یکسری اعتقاداتی که ما داریم اهل تسنن هم دارند. میخواهم بگویم که اینجور نیست که امروز همه اهلسنت تابع سیاست و جریان وهابیت باشند. ما باید مردم را داشته باشیم.
▪ در مواجهه با وضعیت دنیای امروز که تا حدودی ترسیم کردید، حوزه چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
میبایست مبلغین و کارشناسهایی که در حوزه بهطور صحیح و درست مبانی آموخته باشند را به خارج از کشور بفرستیم که فقط کار فرهنگی کنند و اصلاً حق ورود در مسایل سیاسی نداشته باشند، بلکه در پی تأسیس حوزههای علمیه و تأسیس معاهد علمی و دارالقرآن باشند. این مبلغان باید از رادیوها و شبکههای ماهوارهای و روزنامهها برای تبلیغ دین و معرفی اسلام صحیح و تمیز آن از اسلام اموی استفاده کنند و مردم خود به خود طرفدار نظام مقدس اسلامی خواهند شد.
باز هم تأکید میکنم که مبلغان اعزامی فقط کار فرهنگی کنند، چون امروز دشمن بسیار حساس شده است بهخصوص روی طلابی که از ایران میآیند. دانشگاه امالقری در مکه شانزدهسال قبل یکمیلیون فارغالتحصیل داشته است، سعودیها سه چهارساله، یک چیزهایی به آنها یاد میدهند و به دنیا اعزام میکنند، در حالیکه یک طلبه بیستسال در حوزه علمیه است، تازه بعداز بیستسال به یاد خرید خانه میافتد! یعنی حالا حالاها قصد خروج از قم و رفتن بهسوی کار تبلیغی نداریم! بنابراین ما باید یک فکر اساسی و اقدام جدی انجام بدهیم. ما باید همانند دشمنان خود عقایدمان را در جهان تبلیغ و ترویج میکردیم، ما باید افرادی را از کشورهای دیگر جذب میکردیم و به آنها آموزش فرهنگی میدادیم و اینها از همان سالهای اول انقلاب اعتقادات ما و مبانی نظام اسلامی ما را در دنیا ترویج میدادند؛ وظیفه ما این بود که به کار فرهنگی برسیم. البته الحمدلله فعالیت امروز در حد مقبول است نه مطلوب، انشاءالله به آن حد برسیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.