بسم الله الرحمن الرحیم ـ الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین سیما امام زماننا روحی وارواح من سواه لتراب مقدمه الفداء
مقدمه
موضوع بحث ما، راجع به ادله و روایاتی بود که دلالت بر ولادت امام زمان7 داشت. آخرین روایتی را – روایت بیست و پنجم –که بیان کردیم روایت ابوالادیان – خدمتكار امام عسکری – بود که این روایت را شیخ صدوق در کمال الدین[1] ذکر کرده است. بعضی از عبارات در روایت را شرح داده و سپس متعرض چند نکته شدیم. یکی از آن نکات، مربوط به دستگیری صیقل بود که در روایت ذکر شده بود، (...ذَلِكَ فَوَجَّهَ الْمُعْتَمِدُ بِخَدَمِهِ فَقَبَضُوا عَلَى صَقِيلَ الْجَارِيَةِ فَطَالَبُوهَا بِالصَّبِيِّ…) و بعضی قائل شده اند که صیقل، همان مادر امام زمان4 است. ذکر همین نکته، ما را بر آن داشت تا بحث مختصری در مورد مادر امام زمان4 داشته باشیم. این بحث، شامل چند محور بود که محور اول (کنیز و یا آزاده بودن مادر امام زمان) را توضیح دادیم و گفتیم که مشهور این است که مادر امام زمان، کنیز و یا ام ولد بوده است و ما هم چنین نظری را انتخاب کردیم. هرچند شهید اول در دروس، قولی را – با عنوان قیل – بیان می کنند که مادر آن حضرت، ام ولد نبوده است، بلکه مریم دختر زید علویه می باشد.
محور دوم، مربوط به نام مادر امام زمان می شود که در اینجا به آن می پردازیم.
نام مادر امام زمان8
نام هایی که برای مادر آن حضرت نقل شده عبارتند از : نرجس، صیقل، سهیل، ملیحه، ملیکه، ریحانه، سوسن، حکیمه، و… و طبق نقل شاذ شهید اول، مریم دختر زید علویه می باشد ولی معروف همان نرجس است. تعدد اسم های آن بانو می تواند به اعتبارا ت دیگری مثل: لقب، وصف و… باشد[2] اینجانب هم در کتاب تا ظهور، اسامی متعددی را که برای مادر امام زمان، نقل شده است، بیان نموده ام.
بررسی زمان رحلت مادر امام زمان8
آیا مادر امام زمان4، در حال حیات امام عسکری7، از دنیا رفته است و یا بعد از شهادت امام عسکری7، از دنیا رفته اند؟ اگر قائل به قول اول – رحلت آن بانو در زمان حیات امام عسکری7 – شدیم، دیگر نمی توان گفت که صیقل در این روایت، مادر امام زمان است. (زیرا در روایت بیان شده است که: «…فَنَحْنُ جُلُوسٌ إِذْ قَدِمَ نَفَرٌ مِنْ قُمَّ فَسَأَلُوا عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ 7 فَعَرَفُوا مَوْتَهُ فَقَالُوا فَمَنْ نُعَزِّي… ما نشسته بوديم كه گروهي از اهل قم آمدند و از امام حسن عسكري7 سراغ گرفتند و چون از شهادت آن حضرت باخبر شدند گفتند: به چه كسي تسليت بگوئيم؟) بنابراین می توان گفت که صیقل در روایت یکی از کنیزهای آن حضرت بوده است.
مستند این قول، ظاهرا روایتی است که شیخ صدوق در کمال الدین از ابو علی خیزرانی نقل کرده است.
روایت اینگونه بیان شده است :
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَلِيٍّ الْخَيْزَرَانِيُّ عَنْ جَارِيَةٍ لَهُ كَانَ أَهْدَاهَا لِأَبِي مُحَمَّدٍ 7 فَلَمَّا أَغَارَ جَعْفَرٌ الْكَذَّابُ عَلَى الدَّارِ جَاءَتْهُ فَارَّةً مِنْ جَعْفَرٍ فَتَزَوَّجَ بِهَا قَالَ أَبُو عَلِيٍّ فَحَدَّثَتْنِي أَنَّهَا حَضَرَتْ وِلَادَةَ السَّيِّدِ7 وَ أَنَّ اسْمَ أُمِّ السَّيِّدِ صَقِيلُ وَ أَنَّ أَبَا مُحَمَّدٍ 7 حَدَّثَهَا بِمَا يَجْرِي عَلَى عِيَالِهِ فَسَأَلَتْهُ أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَهَا أَنْ يُجْعَلَ مَنِيَّتُهَا قَبْلَهُ فَمَاتَتْ فِي حَيَاةِ أَبِي مُحَمَّدٍ 7 وَ عَلَى قَبْرِهَا لَوْحٌ مَكْتُوبٌ عَلَيْهِ هَذَا قَبْرُ أُمِّ مُحَمَّدٍ قَالَ أَبُو عَلِيٍّ وَ سَمِعْتُ هَذِهِ الْجَارِيَةَ تَذْكُرُ أَنَّهُ لَمَّا وُلِدَ السَّيِّدُ 7 رَأَتْ لَهَا نُوراً سَاطِعاً قَدْ ظَهَرَ مِنْهُ وَ بَلَغَ أُفُقَ السَّمَاءِ وَ رَأَتْ طُيُوراً بَيْضَاءَ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ وَ تَمْسَحُ أَجْنِحَتَهَا عَلَى رَأْسِهِ وَ وَجْهِهِ وَ سَائِرِ جَسَدِهِ ثُمَّ تَطِيرُ فَأَخْبَرْنَا أَبَا مُحَمَّدٍ 7 بِذَلِكَ فَضَحِكَ ثُمَّ قَالَ تِلْكَ مَلَائِكَةٌ نَزَلَتْ لِلتَّبَرُّكِ بِهَذَا الْمَوْلُودِ وَ هِيَ أَنْصَارُهُ إِذَا خَرَج»[3]
ابو على خيزرانى از قول كنيزى كه به امام يازدهم7 هديه كرده بود – بعد از آنكه جعفر كذاب خانه امام را غارت كرد و کنیز را نزد خودش نگه داشت، ولی کنیز از دست جعفر گریخت – و سپس با او (پس از رهایی از دست جعفر) ازدواج می کند، نقل كرده كه در ولادت امام زمان 7 حاضر بوده و نام مادر امام زمان صقیل بوده است. و امام يازدهم7 از حوادثی که برای خانوادهاش (بعد از شهادت خودش) رخ می دهد، مادر امام را خبردار می سازد.[به همین جهت] مادر امام زمان7 از خداوند درخواست مرگ می کند تا شاهد چنین حوادثی نباشد.لذا او در زمان امام عسکری7 از دنیا می رود که بر سر قبرش لوحى است كه بر آن نوشته است اين قبر ام محمد است.
ابو على گويد از همين كنيز شنيدم كه ميگفت چون امام زمان 7 متولد شد براى او نور درخشانى ديدم كه از او آشكار شد و تا آسمان رسيد و مرغان سپيدى ديده بود كه از آسمان فرود مىآمدند و پرهاى خود را به سر و صورت و سائر اعضاى بدن آن حضرت، ميسائيدند و پرواز ميكردند و ما [ این جریان] را به امام عسکری7 خبر داديم، ایشان لبخندي زد و فرمود: اينها فرشتگانند که براى متبرك شدن به اين مولود نازل شده اند و همین ها، در هنگام ظهور، جزء یاران آن حضرت می باشند.
شخصیت ابوعلی خیزرانی
نامی از ابوعلی خیزرانی در کتب رجالی نیافتیم، مرحوم تستری در قاموس خود به همین جریان، اشاره می کند ولی از مدح و ذم او سخنی به میان نمی آورد. مگر ما با توجه به این روایت و روایات دیگر منقول از ابوعلی، قائل به شیعی بودن وی شویم.
مستند قول دوم (رحلت مادر امام زمان بعد از شهادت امام عسکری)
مرحوم نجاشی در رجال خود در مورد مادر امام زمان می گوید:
«محمد بن علي بن حمزة بن الحسن بن عبيد الله بن العباس بن علي بن أبي طالب 7 أبو عبد الله، ثقة، عين في الحديث، صحيح الاعتقاد، له رواية عن أبي الحسن و أبي محمد 8، و اتصال مكاتبة، و في داره حصلت أم صاحب الأمر 7 بعد وفاة الحسن7.»[4] يعني محمد بن علي… ثقه و شخصيتي برازنده در علم حديث است او از نظر امام هادي و عسكري روايت نقل ميكند و هميشه با آنان نامهنگاري داشت و مادر امام زمان پس از شهادت امام عسكري در خانه اين شخص، سكونت ميكرد.
مرحوم تستری پس از نقل این جریان، می فرماید :
«و هو دال علی بقائها بعد العسکری7»[5]
محوری دیگر، از زندگی مادر امام زمان
آیا مادر امام زمان، یکی از کنیزان حضرت حکیمه است و یا یکی از اسراء روم بوده است؟ در اینجا دو قول وجود دارد که مرحوم تستری در قاموس، دو قول را بیان کرده است.
بیان مرحوم تستری
مرحوم تستری در زمینه کنیز بودن و یا جزء اسراء بودن مادر امام زمان، می فرماید:
«و اختلفت الأخبار أيضا في كونها من جواري حكيمة الّتي ربّتها و أهدتها إلى العسكري 7 أو من اسراء الروم و اشتراها الهادي؟ و المفهوم من المسعودي الأوّل»
آیا مادر امام زمان از کنیزان حکیمه بوده است که حضرت حکیمه او را پرورش داده و تربیت نموده و سپس به برادرش امام عسکری8، هدیه کرده است و یا این که مادر امام زمان از اسراء روم بوده و توسط امام هادی7 خریداری شده است، روایات در این زمینه مختلف است. آنچه که از اثبات الوصیه مسعودی، برمی آید، اثبات قول اول – مادر امام زمان از کنیزان حکیمه – است.
مرحوم تستری، قول اثبات الوصیه را نقل می کند:
«قال في الإثبات: روى لنا الثقات من مشايخنا ان بعض أخوات أبي الحسن 7 علي بن محمد 7 كانت لها جارية ولدت في بيتها و ربّتها تسمّى نرجس فلما كبرت و عبلت دخل أبو محمّد 7 فنظر إليها فأعجبته.
مولف کتاب اثبات الوصیه می گوید: موثقین از مشایخ ما روایت کرده اند که یکی از خواهران امام هادی –حضرت حکیمه – کنیزی داشت که تولد و رشد و تربیت او در خانه وی و نامش نرجس بود پس هنگامی که کنیز بزرگ شد و به سن ازدواج رسید، امام عسکری نگاهی از روی تعجب، به او نمود.
فقالت عمّته: أراك تنظر إليها؟ فقال صلّى اللّه عليه: اني ما نظرت إليها إلّا متعجبا! أما ان المولود الكريم على اللّه- جل و علا- يكون منها ثم أمرها ان تستأذن أبا الحسن في دفعها إليه، ففعلت، فأمرها بذلك.
عمه امام عسکری گفت: طالب این کنیز هستی؟ امام عسکری7 فرمود: من از روی تعجب به او نگاه می کنم زیرا مولودی که عزیز خداست از این کنیز بوجود می آید. سپس امام عسکری7 به عمه خویش، امر نمود تا برای ازدواج با کنیز از پدرش اجازه بگیرد و حضرت حکیمه چنین کاری را انجام د اد و امام هادی 7 امر به چنین کاری نمودند.
و روى في خبر آخر عن جماعة من الشيوخ بإسنادهم عن حكيمة كيفيّة تولّده 7(إلى أن قال) قالت، فقلت له: ممّن يكون هذا المولود يا سيّدي؟ فقال من جاريتك نرجس»[6]
و در خبری دیگر از جماعتی از شیوخ در باب کیفیت تولد امام زمان7 نقل شده است که وقتی امام عسکری7، خبر تولد فرزندی را به عمهاش حکیمه، می دهد، ایشان سوال می کند: از چه کسی، چنین فرزندی متولد می شود؟ امام می فرمایند: از نرجس، کنیز تو متولد می شود.
نکته (استاد) : گرچه در این روایت آمده است که حضرت نرجس از کنیزان حکیمه می باشد ولی این مطلب منافاتی ندارد که پس از خرید کنیز توسط امام هادی، جهت تربیت و آشنایی با مسائل به خواهرش،حضرت حکیمه سپرده شود.
مرحوم تستری برای اثبات قول اول، شاهدی دیگری هم می آورد و آن، روایت کمال الدین است:
«و روى الإكمال أيضا في باب مولده بإسناده عن حكيمة قالت: كانت لي جارية يقال لها: «نرجس» فزارني ابن أخي فأقبل يحدق النظر إليها…»[7]
سپس، مرحوم تستری می فرماید: با اینکه شیخ صدوق روایتی را برای اثبات قول اول، نقل می کند، ولی متمایل به قول دوم – مادر امام زمان یکی از اسراء رومی می باشد – است. زیرا ایشان، روایتی را نقل می کند که مادر امام زمان، دختر یوشع فرزند قیصر است و امام هادی، شخصی را مأمور می سازد تا او را خریداری نماید.
«و مال الصدوق إلى الثاني، فقال في الإكمال باب «ما روي في نرجس امّ القائم7 : و اسمها «مليكة» بنت يوشعاء بن قيصر الملك. و روى بإسناده عن بشر بن سليمان النخّاس بعث الهادي7 له بِشرائها و هو خبر طويل[8] و إن روى في باب مولده ما يعارض هذا، كما تقدّم.
مرحوم تستری می فرماید: شیخ مفید هم موید قول دوم می باشد، زیرا زیارتی را برای مادر امام زمان، نقل می کند که حاکی از اسیربودن آن بانو، می نماید.
«و هو المفهوم أيضا من المفيد حيث ذكر زيارة لها و فيها: «المخطوبة من روح اللّه الأمين و من رغب في وصلتها سيّد المرسلين» و الظاهر أنّ الزيارة إنشاء منه أخذا من خبر النّخاس المتقدّم
مرحوم تستری، می فرماید: اصح همان قول اول – مادر امام زمان از کنیزان حضرت حکیمه بوده است – می باشد، زیرا روایت آن هم صحیح است (ایشان به روایات قائلین به قول دوم، اشکال سندی وارد می سازد که این اشکال بر روایت قول اول هم وارد است، إن شاء الله بحث خواهیم کرد)
«و الظاهر أصحّيّة القول الأوّل و أصحّيّة خبره»
مرحوم تستری می فرماید: مرحوم نعمانی هم قائل به قول دوم می باشد. زیرا روایتی را نقل می کند که امام زمان7 را فرزند کنیز سوداء، معرفی می نماید.
و هو المفهوم من النعماني أيضا حيث قال في باب ما روى في الغيبة- بعد روايته بإسناده عن الكناسي عن الباقر 7 «أنّ صاحب هذا الأمر فيه شبه من يوسف، ابن أمة سوداء يصلح اللّه له أمره في ليلة» و روايته أخبار اخر- : (مرحوم نعمانی، پس از ذکر روایت، می فرماید:)
فاعتبروا يا اولي الأبصار الناظرة بنور الهدى و القلوب المسلمة من الغمر المشرقة بالإيمان و الضياء بهذا القول! قول الإمامين الباقر و الصادق عليهما السّلام في الغيبة و ما في الغائب من شبه الأنبياء، ثمّ من الاستتار و الخوف، و أنّه ابن أمة سوداء يصلح اللّه له أمره في ليله و تأملوه حسنا...»[9]
مرحوم تستری، اشکالی به کلام جناب نعمانی وارد می سازد که اگر او دختر یوشع فرزند قیصر پادشاه بوده است،پس نمی تواند کنیز سیاه باشد
« فإنّ بنت يوشعا بن قيصر لم تكن أمة سوداء»[10]
استاد: چنین اشکالی وارد نمی باشد زیرا این بیان، می تواند از باب غلبه باشد زیرا غالب کنیزها از اطراف افریقا بوده که سیاه چرده بودهاند.
بیان مرحوم تستری در مورد همسر امام زمان
و أمّا الهادي و العسكري 8 فلم نقف لهما على ذكر زوجة، بل امّ أولاد.
كما أنّ الحجّة 7 لم نقف على ذكر زوجة له أو امّ ولد [11] إلاّ ما عن مصباح الكفعمي من أنّ زوجته 7 أحد بنات أبي لهب»[12]
وَ آخِرُ دَعْوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين
[1].صدوق، کمال الدین، ج2 ص475
[2]. مثلاً مرحوم محلاتی در ریاحین الشریعه، نزدیک به 200 نام، برای صدیقه کبری، حضرت زهرا3، نقل می کند.
[3]. صدوق، کمال الدین، ج2 ص 431
[4]. رجال النجاشي، ص: 348
[5].تستری، قاموس الرجال، ج 12، ص 62
[6].مسعودی، اثبات الوصیه، ص257
[7]. شیخ صدوق، کمال الدین، ج2، ص 427
[8]. شیخ صدوق، کمال الدین، ج2، ص 417
[9].نعمانی، الغیبه، 165
[10].تستری، قاموس الرجال، ج12، ص 64
[11]. تستری، قاموس الرجال، ج12، ص 75
[12]. الموجود في المصباح: زوجته من بنات أبي ليث، راجع ص ۵٢٣ .
.
.
.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.