امامت و مهدویت از مهمترین مباحث روز در هر عصر و زمانی بوده است اعتقاد به ظهور منجی در آخر الزمان از مهمترین اعتقادات تمامی ادیان آسمانی اسا آنچه در پی می آید گفتگویی است با استاد نجم الدین طبسی که با نگاه به منابع اهل سنت به این موضوع پرداخته است
اجمالی از أثار و فعالیتهای خود را در زمینه امامت و مهدویت بیان کنید
بنده کتابهای مختلفی در این زمینه به قلم تحریر در آوردهام اولین آنها کتاب «چشم انداز به حکومت امام زمان علیه السلام » است که شروع تالیف آن در جبهه و منطقه شوش آغاز شد و تا به حال 30 مرتبه تجدید چاپ و به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی ؛ اردو ؛ عربی ؛ روسی ؛ آلمانی و.. ترجمه و مورد استقبال واقع شده است ؛ کتاب دیگری با عنوان «معجم احادیث امام مهدی» در هشت مجلد به اشتراک اخوان و بعض دوستان و فضلاء نگاشته شده است و کتاب « رجعت از نظر شیعه» نیز از کتا بهایی است که بیش از سی سال قبل نوشتهام و کتاب دیگرم کتاب «تا ظهور» میباشد که در دو مجلد نوشته شد و مباحث بسیار ارزندهای درباره امام عصر را مطرح کرده است و از دیگر کارهایی که در این زمینه انجام شده است جزواتی با عنوان« الجزیرة الخضراء عرض و نقد» ؛ « روایات الیمانی عرض و نقد» ؛ « ابحاث حول المهدویة » ؛ « روایات الحسنی عرض و نقد » و همچنین کتابهایی که تقریرات درس خارج اینجانب میباشد با عنوان « نگاهی نو در نشانههای ظهور» و « بحث نفس زکیه » و بعد از آن هم کتاب « الرجعه فی مذهب الفریقین » ؛ و حدود ده سال است که یکی از درسهای خود را راجع امام زمان قرار دادهام و حدود دو سال است که مباحث خارج مهدویت رت تدریس کردهام و در طی این دو سال 133 درس خارج مهدویت گفتهام و در طی این دو سال تنها توانسته ایم به این چند بحث بپردازیم بحث حدیث من مات ؛ یمانی ؛ حسنی ، نفس زکیه ؛ خراسانی ؛ راییات السود ؛ شعیب بن صالح ؛ دجال و نه درس راجع به سفیانی و برنامه مهدویت هم از شبکه جهانی ولایت حدود یکسال است که بحث مهدویت را دنبال میکنم و در شبکه جهانی الکوثر برنامه مهدویت را نیز دارم و هر چه هست همه از برکات خود اهل بیت است .
.
اشارهای به ضرورت بحث مهدویت پژوهی نمایید
از چند بعد این بحث قابل توجه است : اول – کثرت آیات و روایات در این باب – آنچه که ما از آیات و روایات جمع کرد ه ایام حدود چهار صد آیه و دو هزار روایات از کتب فریقین است و شاید بالغ بر پنج هزار کتاب فقط لیست برداری شده است و ممکن است بیش از این باشد و از طرفی مقام رفیع مرجعیت و حوزههای مقدسه همه نمونه و سایه و نمودی آن آثار وجودی آن حضرت است و پشتیبان و سند و حامی ایشان امام زمان علیه السلام میباشند و با توجه به حجم سنگین آیات و روایات و اینکه او اصل است و همه این مظاهر نسخه و نمونه ظهورات اوست ضرورت بحث روشن میشود علاوه بر این مطالب سوء استفاده دشمنان اسلام و تشیع از مباحث مهدویت که از مهمترین نقاط قوت ما میباشد ضرورت این بحث را روشنتر میکند
.
منظور شما از سوء استفاده دشمنان از اصل مهدویت چیست ؟
مباحثی مثل ایجاد جریانات انحرافی ؛ شخصیت سازی به نام یمانی و حسنی و ادعای ملاقات اختیاری و نامه نگاری و…. همین قضایایی که الان در سطح کشور مطرحمی باشد همه اینها دال بر این مطلب است که یک جریانی صحنه گردان این ماجراست .
.
این انحرافات و کارهایی که اشاره نمودید چه نتایجی را در بر دارد ؟
نتایج منفی فراوانی دارد از جمله موجب بدبینی به مرجعیت میشود و به خیال خودشان میخواهند مرجعیت را دور بزنند و میخواهند این فرهنگ را استوار کنند که در دوران غیبت واسطه به نام مرجعیت نیاز نداریم و خود میتوانیم مسقیما به امام متصل و مرتبط بشویم و نتایج بسیار خطرناکی بر آن بار میشود و یک نمونه آن حرکت جند السماء است که در نجف اتفاق افتاد و جان مرجعیت را هدف گرفت ولی خدا نخواست و بعض قضایایی که در خود کشور ما اتفاق میافتد از جمله پخش بعضی از سی دیها و بعض توقیعات و یش گویی ها و تطبیقات و نتیجه این امور تخریب اعتقادات پیروان این مکتب است ؛
از جمله دلایل ضرورت توجه به بحث مهدویت توجه جهانی به مباحث مهدویت میباشد در آفریقا کشور سودان و در اروپا کشورهای مختلف مثل سوئد و دانمارک و…دهها نمونه به درخواست خود مردم در آنجا مباحث مهدویت را میگفتم و همه اینها نشان میدهد که فکر مهدوی و جریان مهدویت امروز از مسائل روز دنیا است که بسیار مطرح است و مخاطب فراوانی هم دارد همه این مسائل ایجاب میکند حوزههای علمیه و اساتید درسهای مهدویت را سر لوحه درسها قرار دهند تا جلوی هر گونه انحراف و خرافه گرایی را بگیرند و واقعیت را به عنوان یک مسئله اعتقادی در اختیار مردم بگذارند و مقام معظم رهبری در همین صحبت اخیرشان به همین بحث اشاره کردند که عالمانه وارد مباحث مهدویت شوید و با مباحث مهدویت را عوامانه برخورد نکنید
با توجه به اینکه حضرت عالی به مباحث اهل سنت اطلاع کاملی دارید نگاه اهل سنت نسبت به مباحث مهدویت چگونه است ؟
این سئوال حضرت عالی حتما برای این مطلب است که اتمام حجتی بر برادران اهل سنت ما باشد درباره امام عصر علیه السلام قدیما وحدیثا کسانی هستند که این مطالب را پذیرفتهاند و به راداران اهل سنت چه نگاه ما به مهدویت را بپذیرند و یا نپریرند به اعتقادات ما ضربهای نمیزند چرا که اعتقادات ما محکم و مستدل است و به قول معروف « مو لای درز آن نمیرود » لذا اگر ما به نظر اهل سنت توجه میکنیم برای این است که اولا – اتمام حجتی بر خود ایشان باشد و ثانیا : بگوییم که ما در این قضیه تنها و منفرد نیستیم
اصل مهدویت را تمام اهل سنت به استثنای افراد نادر مانند ابن خلدون و امثال او که به تعبیر خودشان از منکرین مهدویت انسانهای کم سوادند یاد شده است دیگران همه اصل مهدویت را قبول دارند
.
اگر ممکن است به بعض کلمات علمای اهل سنت اشارهای داشته باشید ؟
از باب نمونه من بعض عبارات ایشان را خدمت شما میخوانم
جوینی میگوید :
« المنکرون للمهدی کفار یجب قتلهم و ان کان محل عناد لائمه الاسلام لا لسنه فهن یقتضی تعذیرهم البلیغ و اهانتهم» کسی که با مهدی و این اصل مخالفت میکند و هدف او مخالفت با سنت باشد خون او هدر است ولی اگر انگیزه او مخالفت با علما باشد باید شلاق بخورد
ابن کثیر متعصب در کتاب « النهایة فی الفتن و الملاحم» ج 1 ص 15 میگوید :
« فصل فی ذکر المهدی الذی هو یکون فی آخر الزمان و هو احد من خلفاء الراشدین و الائمه المهدیین فقد نطقت به الاحادیث المرویه من رسول الله » روایت زیادی در به اره مهدی وارد شده است
المبارکفوری در تحفه احوذی شرح سنن ترمزی ج 6 ص 402 میگوید :
« القول به خروج الامام مهدی و ظهوره هو قول الحق» و باز عدهای از علما ایشان از خود حدیث ثقلین استفاده کردهاند که باید یکی از خود اهل بیت در هر دورهای باشد مثلا آقای عجیلی در در ذیل حدیث ثقلین میگوید : از این حدیث استفاده میشود که کتاب و سنت و اهل بیت تا روز قیامت باید باشند ؛ یا در کتاب جواهر العقدین ج 2 ص 96 آمده : از این حدیث فهمیده میشود تا روز قیامت یکی از اهل بیت باید باشد تا این حدیث مصداق پیدا کند
حافظ ابوالحسن عابری سجزی م 363 در کتاب مناقب شافعی میگوید :
قد تواترت الاخبار به ذکر المهدی و انه من اهل بیت و انه یملک سبع سنین و یملا الارض عدلا و ان عیسی یخرج و یساعده علی قتل الدجال و انه یایم هذه الامه و یصلی عیسی خلفه ( قرطبی : التذکره به احوال الموتی )
شوکانی در کتاب « التوضیح فی تواتر ما جاء فی مهدی المنتظر و الدجال و المسیح » میگوید:
احادیثی که درباره مهدی رسیده است و امکان دسترسی به آنها است پنجاه حدیث است که آنها صحیح ؛ حسن و ضعیف منجبر میباشند و شکی ندارد که این احادیث متواتر است
[1]
صدیق حسن خان قنوجی در کتاب « الاضائه» همین مطلب را میگوید ؛ شیخ محمد صفارینی در کتاب « لوائح انوار البهیه» همین مطلب را میگوید ؛ محمد بن جعفر کتانی در کتاب « النظم المتناثر» همین مطالب را میگوید اگر می خاهید تمامی این اقوال را بخوانید به کتاب « المهدی المتتظر فی ضوء الاحادیث و آلاثار الصحیحة » دکتر عبد العلیم بسطوی ص 40 همین مطالب را میگوید اصل مهدویت و آمدن منجی را همه قبول دارند مگر انسانهای کم سواد یا تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار گرفته و یا کسانی که نسبت به اهل بیت دشمنی دارند و دوست ندارند بشوند در آخر عالم جهان در قبضه قدرت اهل بیت خواهد بود کسانی مثل ابن خلدون این نگاه را به مهدویت دارند که در مقدمه کتاب خود به این مسئله اشاره میکند و گویا این فکر را خیلی سبک می شمارد و آن را به شیعه نسبت میدهد ص 52 میگوید : فی امر الفاطمی و ما یذهب الیه الناس فی شان مهدی و در ادامه اصل مهدویت را منکر میشود و میگوید : « ان الروایات ضعیفة و انها قضیه شیعیا بحتا »
خود اهل سنت موضع میگیرند و او را شدیدا رد میکنند : مثلا آقای احمد محمد شاکر شارح و معلق بر مسند احمد در ج 5 ص 175 وقتی که به حرف ابن خلدون میرسد موضع میگیرد و میگوید :« اما ابن خلدون فقد قفی ما لیس له به علم » ابن خلدون به مطلبی که متخصص در آن فننیست پرداخته است « و غلبه ما شغله من السیاسة » و تحت تاثیر امور سیاسی است « و امور الدولة » او مرد حکومت است « و خدمة من کان یخدم من الملوک » و تحت تاثیر خدمت گذاری ملوک و پادشان قرار گرفته است « و اوهم انشان المهدی عقیده شیعه» نفسش او را اینگونه تفهیم کرده است که مهدی از اعتقادات شیعه است لذا در مقدمهاش بابی را با عنوان « فصل فی امر الفاطمی» باز کرده است و « تهافت فی هذا الفصل» تناقض گویی های عجیبی کرده است و غلطهای آشکاری را مرتکب شده است و در ادامه میگوید : ابن خلدون اصلا قول و حرف محدثین را نمیفهمد و اگر میفهمید این حرفها را نمیزند « لو الطلع علی اقوالهم و فقهها لما قال شیئا مما قال » و در ادامه میگوید شاید هم دیده و فهمیده اما به خاطر سیاست روز اینها را تضعیف کرده است
مرحوم والد در کتاب « الشیعه و الرجعه » میگوید مشکل ابن خلدون امر دیگری است بلکه مسئله دشمنی با اهل بیت است و اگر به مقدمه کتاب ابن خلدون توجه کنید میبینید که او اهل بیت را در کنار خوارج قرار میدهد و فقه و میراث اهل بیت را بدعت میداند مثل بدعت خوارج و در اینجا مرحوم والد حرف شرف الدین را نقل میکند : شرف الدین در قالب یک بیت شعر میگوید : یا موت زر ان الحیاة ذمیمة …
ای مرگ بیا و من را سریع بیر که من بعد از اینگونه فحاشی و حرفهای تندی که امثال ابن خلدون میزنند میخواهم زنده نباشم
هم از قدما و هم از معاصرین اهل سنت اصل مهدو یت را قبول دارند یکی از معاصرین آقای عبد الباقی مولف کتاب « بین یدی ساعة » میباشد ایشان در ص 123 حرف بسیار زیبایی میزند او میگوید : چرا ملزم باشیم که دینمان را به بخاری و مسلم گره بزنیم در بین پرانتز بدانیم که در این دو کتاب راجع امام مهدی حدیثی نیست و بعض ساده لوحان میگویند : چون نیست پس اعتبار ندارد و با مبنای بخاری آشنا نیستند که ابن حجر در مقدمه فتح الباری میگوید : « کم من صحیح ترکت » بسیاری از احادیث صحیح را من نیاورده ام آقای عبد الباقی از علمای مصر میگوید : نیاورده باشد مگر ما باید دینمان را به بخاری ربط بدهیم ؟ مگر مردم قبل از بخاری مسلمان نبوده اند ؟ بخاری در قرن سون نوشته شد و بعد از بخاری هم مستدرکاتی بر آن نوشته شد و اشتباهات و غلطهای آن را هم گرفتند و جناب عبد الباقی در ادامه میگوید : « احادیث المهدی فی نظری من هذا النوع رغم بعض المسلمین کابن خلدون قد بالغ و ضعفها کلها و ردها و حکم علیها حکم قاسیا و اتهم کل هذه الروات ان المشکلة لیست مشکلة حدیث او حدیثین انها مجموع من الاحادیث آلاثر» احادیث در باب مهدی بیش از هشتاد روایت است که صدها نفر از آقایان آنها را نقل کردهاند و اکثر آن از کتب صحیح است و به چه دلیل این همه روایت را رد کنیم آیا همه اینها فاسد است اگر بخواهیم اینگونه حکم کنیم اساس دین به هم میریزد و در ادامه میگوید : « ثم انی لا اجد خلافا حول ظهور المهدی او حول حاجة العالم به انما الخلاف هو من هو » ؟ آن آقا چه کسی است آیا الان زنده هست یا بعد میآید ؟ مخفی است یا ظاهر است ؟ لذا قضیه مهدویت جزو اعتقادات مسلمه اهل سنت نیز میباشد
.
آیا اهل سنت به ولادت حضرت اعتقاد دارند همانطوری که ما اعتقاد اریم ؟
این بخش محل اختلاف است ما به استناد ادله متقن و روایات متعدد و مشاهدات بزرگان در زمان خود امام حسن عسکری علیه السلام و ادله دیگر معتقدیم که امام زمان حی و حاضر است و با ارده الهی ظهور میکند ولی خیلی از اهل سنت میگویند « سیولد» و بعضی میگویند که متولد هم شده است ؛ مرحوم والد در کتاب « الشیعه و الرجعه» ص 98 تا ص 125 عنوانی دارند به نام ـ المعترفون بولاده المهدی من علما العامه » و در آنجا از مرحوم نوری از کشف الاستار اسم چهل نفر را میبرد که معتقدند امام عصر به دنیا آمده است و بیست مورد هم پدرم اضافه کرده لذا اصل مهدویت مورد قبول همه مذاهب اسلامی بلکه ادیان همه قبول دارند
.
سخن پایانی این گفتگو و توصیه حضرت عالی چیست ؟
راجع امام مهدی هر چه کار کنید کم است من اشاره کردم که عظیم عظمای ما مراجع هستند ظل و سایه مهدیاند لذا باید اصل را شناسیم و به مردم معرفی کنیم که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود : « مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة» ( الکافی ج : 1 ص : 377 ) نکند به مرگ جاهلیت بمیریم و حال که فرهنگ مهدویت مورد اقبال جهانیان است از این فرصت استفاده کنیم و این فرهنگ را در سطوح مختلف مطرح کنیم رسانهها نیزباید این جهت را داشته باشند و با ساختن فیلم و… فرهنگ مهدویت را مطرح کنند الان وهایت فیلم دفاع از معاویه را ساختهاند معاویهای که خود اهل سنت او را قبول ندارند در عین حال نواصب عربستان و کویت میلیاردها خرج میکنند تا مردهای که دم مسیحایی هم نمیتواند او را زنده کند زنده کنند .
پی نوشت :
[1] – «الأحادیث فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر التی أمکن الوقوف علیها منها خمسون حدیثًا, فیها الصحیح والحسن والضعیف والمنجبر, وهی متواترة فی جمیع الاصطلاحات المحررة فی الأصول, وأما الآثار عن الصحابة المصرحة بالمهدی, فهی کثیرة أیضًا, إذ لا مجال للاجتهاد فی مثل ذلک
التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر والدجال والمسیح ” للشوکانی المتوفی سنة ( 1250 هـ ) ، وهو کتاب مخطوط ، ویوجد صورة منه فی مکتبة شیخنا الشیخ حماد الأنصاری – رحمه الله تعالى – فی المدینة النبویة .( منبع : نرم افزار المکتبة الشاملة )
منبع : قم نیوز
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.