آیت‌الله نجم‌الدین طبسی(استاد خارج مهدویت حوزه علمیه قم): شهادت امام صادق(ع) را تسلیت می­‌گویم و امیدوارم شاهد روزی باشیم که مراقد متبرکه بقیع تجدید بنا بشود و همانطوری که سامرا و قبر دو امام بزرگوار به نحو احسن ساخته شد.

.

چند نکته حضرت(ع) در لحظات آخر عمرشان تأکید کردند، آخرین نکته‌­ای که فرمودند و بعد از آن هم به شهادت رسیدند، مسأله نماز بود، «اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاهِ»؛ آن کسی که نه اینکه نماز نمی­‌خواند، نماز می­‌خواند، اما سبک می­‌شمارد، همه چیز برای او از نماز با ارزش­‌تر است، همه کار برای او از نمازش با ارزش­‌تر است، نماز برای او در حاشیه زندگی است، نه اینکه در متن باشد، نه اینکه عمود دین باشد.

کسانی که اطراف حضرت(ع) بودند، فامیل حضرت(ع) بودند و اینها قطعاً اهل نماز بودند، نمازگزار بودند، یعنی حضرت تأکید نمی­‌کند که نماز بخوانید، تأکید حضرت بر این بود که نماز را سبک نشمارند، کسانی که نماز را سبک می­‌شمارند اینها منتظر شفاعت ما نباشند، شفاعت ما در قیامت بالاخره شامل حال خیلی افراد خواهد شد، اما اینکه نماز را سبک بشمارند، چنین توقعی نداشته باشد که سراغ او برویم و دستش را بگیریم، چون عمود دین را سبک شمرده است؛ این یک نکته.

دستور امام(ع) در آخرین لحظات عمر شریفشان/کلید و راهگشای مشکلات زندگی

نکته دیگری که در تأکیدات حضرت امام صادق(ع) در آخرین لحظات بود، مسأله صله رحم بود، متأسفانه دنیای مادی­‌گرایی و این نحوه زندگی، روابط فامیلی را از هم پاشیده است و شاید خیلی از گرفتاری­‌ها معلول همین قطع روابط و یا سردی روابط فامیلی باشد، امام صادق(ع) در همان لحظات رحلت بیهوش بودند، وقتی به هوش آمدند، فوراً دستور دادند فلان مبلغ را به فلانی بدهند، حاضرین تعجب کردند و گفتند: فلانی که به شما جسارت و توهین کرده و به روی شما شمشیر کشیده است، امام(ع) فرمود: من می­‌خواهم من قطع رحم نباشم، از جانب من نباشد، خلاصه این هم یکی از نکات اخلاقی است که امام بر آن تأکید داشتند و برای ما درس زندگی است.

امروز دنبال مقصر هستیم و گرفتاری­‌هایی که دامن­گیر ما شده است، همه را می­‌خواهیم به این و آن نسبت دهیم و خودمان را تبرئه کنیم و نمی­‌دانیم که یکسری از مسائل معنوی، یکسری از قضایایی که به نظر ما پیش­ پا افتاده است، اینها کلید و راهگشای زندگی و مشکلات ما است، یکی از آنها مسالۀ صله­ رحم است، به بهانه­‌های مختلف و توجیهات مختلف به دیدن مادرش نمی­‌رود با پدرش قطع رابطه می­‌کند و با برادرش قطع رابطه می­‌کند، حالا شاید وضع زندگی خودش بهتر از آن‌ها است، از ترس اینکه آن‌ها درخواستی بکنند یا آن‌ها را هم­سطح خودش نمی‌­داند، به هر بهانه­‌ای است قطع رابطه کرده است و این قطع رابطه مایه گرفتاری­‌ها و مایه فقر در زندگی است.

امام امیرالمؤمنین(ع) درباره صله رحم می­‌فرماید: من برای شما چند چیز را تضمین می­‌کنم، یکی طول عمر است، این همه مرگ­‌های ناگهانی، معلول مشکلات قضایی، اینها بی­‌تأثیر نیست، ولی چرا ما معنویت را فراموش می­‌کنیم؟! معنویات هم در زندگی ما تأثیر بسزایی است و اینها مسائل تاثیر دارد، امام صادق(ع) روی این مسأله هم در پایان عمر شریف­شان تأکید کردند.

درخواستی که امام(ع) از محبانش دارد

نکته سوم که امام خیلی بر آن تأکید می­‌کردند حفظ آبروی آن امامی است که مردم از آن پیروی می­‌کنند، ایشان به شیعیان­شان می­‌فرمود من دوست دارم یک طوری رفتار کنید که انگشت­‌نما باشید و بگویند این شیعه جعفر است و من خوشم می­‌آید که در رفتارتان، در گفتار و حرکات­تان، در آداب­تان، در زندگی­تان یک طوری حرکت کنید که الگو باشید، از شما الگوگیری کنند و بگویند اینها پیروان مکتب جعفر صادق هستند و همیشه می­‌فرمودند: برای ما مایه زینت باشید و مایه ننگ و شرمساری نباشید و می‌فرمودند: مدام نگویید ما چون دوستدار شما هستیم، پس شیعه هستیم، آیا همین که دوستی ما را یدک می­‌کشید، همین که می­‌گویید ما دوست شما هستیم، همین بس است که شما شیعه شوید؟! نه شیعه این نیست، شیعه مرحله بالاتر است، شیعه مرحله بالاتر از محبت اهل­ بیت است، شیعه مساله نماز به پا داشتن است، مسأله ادا کردن حق خداست، زکات را بدهید و مساله تقواست، ترس از خداست، بالاخره سر زدن به فامیل و همسایه است، صرف اینکه محب اهل­ بیت هستید، شما را در رتبه تشیع نمی­‌برد.

بنابراین شیعه جعفری به گونه‌ای باید حرکت کند که دنیا از او الگو بگیرد و این مسائلی است که ما در جامعه­‌مان به آن نیاز داریم، متأسفانه با این همه غنایی که در فرهنگ­مان داریم که سرشار از معنویت، اخلاق و انسان­‌ساز است، ولی در اثر دور شدن و مدام دنبال الگو گرفتن از این کشور و آن کشور هستیم، فاصله گرفته‌ایم، اینها در اثر سرگردانی و فقر فرهنگی است، در اثر دوری از فرهنگ جعفر صادق(ع) است.

امروز دنیا، کسانی که اهل فن و اهل فهم هستند به آل­ محمد(ص) می­‌نازند و افتخار می­‌کنند، یکی از غربی­‌ها می­‌گوید اگر امروز علی­ بن­ ابیطالب در مسجد کوفه سخنرانی می‌کرد، می­‌دیدید این مسجد کوفه پر از اروپایی­ می‌شود و جایی برای دیگران نمی‌گذارند، این است اهل­ بیت پیامبر(ص)، ما باید برگردیم و الگو را از اینها بگیریم، اهل بیت(ع) تأکید می­‌کنند ما یک طوری شما را تربیت می­‌کنیم که الگوی دیگران شوید، اگر در یک شهری یا یک روستایی ۱۰۰ هزار نفر باشند، می­‌خواهیم شما تک باشید، نمونه باشید و همه به شما احترام بگذارند و از شما درس بگیرند.

*امام خمینی(ره): ما مفتخریم که مذهب ما «جعفرى» است

اینها تأکیدات امام است، اگر امروز اینها را پیاده می­‌کردیم، گرفتار این مشکلات و مسائل نمی­‌شدیم، دچار بیکاری و تعطیلی کارخانه­‌ها نمی­‌شدیم، ما از آنها الگو نگرفتیم یا نفهمیدیم یا برای ما تفهیم نشد که بالاخره ائمه ما چه می­‌گویند و چه می­‌کنند و می‌خواهند ایران و کشورهای اسلامی سرآمد برای دنیا باشد، می­‌خواهند حرف اول و آخر را اسلام بزند، این تأکیداتی است که در زندگی امام صادق(ع) پر است و ما با فراگیری این تأکیدات می­‌توانیم به زندگی و روش خودمان، یک تغییر ریشه­‌ای دهیم و آن کسی بشویم که امام صادق(ع) فرمودند برای ما مایه فخر و مباهات باشید.

در آخر این جمله هم از امام خمینی(ره) یادم آمد، امام خمینی(ره) در مقدمه وصیت­شان می­‌فرمایند: «ما مفتخریم که مذهب ما «جعفرى» و فقه ما که دریاى بی‌پایان است، یکى از آثار اوست»، پس هر افتخاراتی هست اینجا است، اگر دنبال افتخارات می­‌گردیم، پیرو امام صادق(ع) باشیم، امام خمینی(ره) در این وصیت در واقع دنیا را به مکتب و فرهنگ امام­ جعفر­ الصادق(ع) دعوت کرده‌اند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *