خبرگزاري فارس: مدرس حوزه علميه قم گفت: امام علي(ع) تربيت شده رسولالله (ص) است و بالتبع افرادي مانند ميثمتمار قابليت اين را دارند كه به چنين جايگاهي از ايمان و تقوا برسند، در نهايت استاد وقتي علي باشد شاگردش ميثم ميشود.
به گزارش خبرنگار آئين و انديشه باشگاه خبري فارس«توانا»، ميثم تمار مردى از فرزانگان و چهرهاى آشنا براى طالبان ارزشهاى معنوى و سالكان مسير حق است. وي كه دستپرورده مكتب عشق اميرالمؤمنين علي(ع) است با شهادت خود ولايتمداري را ترجمه كرد، به همين منظور گفتوگويي با آيتالله نجمالدين طبسي مدرس حوزه علميه قم و مولف كتاب «امام حسين(ع) در مكه» ترتيب دادهايم كه در ذيل ميآيد: * فارس: لطفا شخصيت و منزلت ميثم تمار را تشريح بفرمائيد؟ – ميثم تمار يكي از شهداي گمنام است، اين بزرگوار بيست روز قبل از شهادت امام حسين(ع) در ضمن دستگيريهاي ابنزياد در كوفه و تاخت و تازها به نيروهاي ارزشي و طرفداران اهل بيت(ع) دستگير ميشود. ايشان در همان بالاي چوبه دار در اجتماع مردم به نقل فضايل اهل بيت(ع) به خصوص فضايل اميرالمومنين(ع) ميپردازد، اين در حالي بود كه نقل فضايل و آگاه كردن مردم به جايگاه اهل بيت(ع) به شدت از ناحيه حكومت جبار اموي ممنوع بود. ميثم تمار در همان چوبه دار در اجتماع مردم فضايل اميرالمومنين(ع) را بازگو ميكند، ابنزياد براي اينكه اين قضيه متوقف شود، دستور ميدهد زبان او را قطع كنند. اين ماجرا جرياني دارد كه به اين قرار است؛ وقتي كه ميثم تمار را به پاي ميز محاكمه كشاندند، ابنزياد كه جسارتهاي زيادي به عليّبن ابيطالب(ع) كرد، ميثم تمار متقابلاً به او گفت: اميرالمومنين(ع) تمام اين صحنهها را خبر دادند كه من بهوسيله تو (ابنزياد) محكوم به اعدام ميشوم بعد از آن هم دستور ميدهي زبان مرا ببرند، كه ابنزياد گفت: من خلاف اين را انجام ميدهم تا دروغ بودن حرف علي(ع) را ثابت كنم، ميثمتمار گفت كه: اين كار را نميتواني بكني و هرچه را كه علي(ع) فرموده بالاخره اجرا ميكني. لذا هنگاميكه بهروي چوبه دار به نقل فضايل علي(ع) پرداخت، جاسوسها خبر دادند كه ميثم از اين تريبون آزاد براي نقل فضايل استفاده ميكند كه ابنزياد هم دستور داد زبانش را قطع كنند و با اين اقدام فرمايش علي(ع) اثبات شد. **ميثم تمار ايراني الاصل است * فارس: آيا از سوابق ميثم تمار در تاريخ چيزي بيان شده است؟ – از سوابق ميثم تمار كمتر اطلاع داريم، ايشان ظاهراً ايراني و اهل دماوند هستند؛ وي بعد از اعمال عمره هنگاميكه به مدينه آمده بود، با امالمؤمنين «امّسلمه» ديدار كرد، «امّسلمه» از پشت پرده به ايشان فرمودند كه: چه شبهايي بود كه پيامبر اكرم(ص) ياد تو بود و راجع به تو با علي(ع) صحبت ميكرد، بعد از آن دستور دادند عطر به محاسن ميثم تمار بزنند كه ميثم به امّسلمه گفت كه: اين محاسن من در راه ولايت و دفاع از امام حسين(ع) غرق در خون ميشود. ميثم تمار خبر شهادت امام حسين(ع) و روز شهادت امام حسين(ع)، توطئه جباران اموي در اعلام كردن روز عيد در روز شهادت آن حضرت(ع) را بيان ميكرد كه مردم از وي ميپرسيدند كه: اين نقلها را از كجا ميگويي؟ كه ميثم پاسخ ميداد: اينها را از امام بزرگوارم عليّبن ابيطالب(ع) شنيدهام. ابنعباس معروف به عالم امت در برابر عظمت ميثم تمار سر تعظيم فرو ميآورد چرا كه ميثم مطالبي را راجع به شهادتش به ابنعباس گفته بود و ابنعباس كه شاگرد امام علي(ع) بود، در اوايل فضائل ميثم را باور نميكرد و برگههاي حوادث آينده نقلشده از ميثم را پاره كرد كه ميثم به او گفت: برگهها را پاره نكن و با خود داشته باش كه خواهي ديد من چه ميگفتم، كه همين طور هم شد. **ميثم تمار لايق شاگردي امام علي(ع) بود * فارس: چه شد كه ميثمتمار اين گونه عزيز علي(ع) شد؟ – مولي(ع) دَم مغازه خرمافروشي ميثم مينشست و او چنان شخصيتي داشت كه امام او را لايق ميدانست و همين كنار در مغازه نشستن امام علي(ع) او را دگرگون و متحول كرده بود و همين اكنون قبر ايشان در نزديكي كوفه، ضمن اينكه سيل مشتاقان زيارت به آنجا روان است، حاجتروا نيز هست و كساني كه متوسل ميشوند به قبر ميثم تمار، معمولا دست خالي برنميگردند. مسئلهاي را كه در نجفاشرف خودم شاهدش بودم اين است كه يك شخصي به نام «خواجه رشا ميرزا» از تجار نجف اشرف كه ماشين وارد ميكرد، گرفتار سرطان ميشود، دكترهاي عراق او را جواب ميكنند، وي براي ادامه معالجه به لندن ميرود كه دكترهاي آنجا نيز جوابش ميكنند و به او ميگويند به عراق برگردد و او را از ادامه معالجه مايوس ميكنند. هنگاميكه برميگردد، مستقيم به كنار قبر ميثم تمار رفته و در اثر توسل به ميثم خوب ميشود، بعد به لندن بازگشته و پزشكها با ديدن عكسها و پرونده پزشكي باور نميكنند، به او ميگويند: چهكار كردي؟ ميگويد: به شاگرد عليّبن ابيطالب(ع) متوسل شدهام، بعد از اين واقعه تاجر عراقي بهخرج خودش گنبد اميرالمومنين(ع) را از نو طلاكاري ميكند كه شهيد دستغيب در كتاب «داستانهاي شگفت» آن را نقل كرده است. ميثم تمار شخصيت بزرگي است و بايد راجع به او خطبا و منبريهاي محترم و مداحان و سخنوران صحبت كنند. ** استاد وقتي علي باشد؛ شاگرد ميثم ميشود * فارس: ويژگيهاي امام علي(ع) را در تربيت چنين شاگردي شرح دهيد؟ – عليّبن ابيطالب(ع) كسي است كه دستپرورده رسولالله(ص) و مؤدب از آداب رسولالله(ص) و رسولالله(ص) كه خودش مؤدب از آداب خداست، خداوند عزّوجلّ پيامبر اكرم(ص) را تأديب كرد و او را ساخت و پيامبر اكرمي(ص) كه دستپرورده و مؤدب به آداب خداوند است، عليّبن ابيطالب(ع) را ساخته و پرداخته كرده است، پيامبر ميفرمايد: خدا مرا ادب كرد و به من آداب ياد داد و خوب آدابي را به من آموخت. بنابراين كسي كه تربيتشده رسول الله(ص) است و طرف مقابل وي امثال ميثم تمار داراي قابليت باشند تربيت متعالي خواهد داشت، بالاخره استاد وقتي علي باشد؛ شاگرد ميثم ميشود. * ميثم تمار با اينكه از عاقبت كار خود باخبر بود چرا همچنان بر عقيده خودش پافشاري ميكرد؟ – افرادي كه از مرگ خودشان باخبرند، افراد معمولي نيستند، افراد خودساختهاند و افراد خودساخته، آينده را ميبينند، دنيا در نظر كساني كه مانند ميثم تمار يك قفس و يك زندان است و كسي كه خودش را از زندان آزاد ميبيند و در آستانه آزادي است و ميبيند به سوي الله حركت ميكند، «انا لله و انا اليه راجعون»؛ و به سوي عالم ابدي به سوي همنشيني با رسول خدا(ص) و ائمه طاهرين(ع) با شهدا و صلحا گام برميدارد، طبيعتاً نهتنها دست و پايش نميلرزد، بلكه خوشحال است. ** ميثم تمار با تمام وجود به مولاي متقيان(ع) اعتقاد داشت * فارس: با توجه به شرايطي كه در دوران امام علي(ع) وجود داشته و ويژگي بارز ميثم تمار در دفاع از ولايت، در اين ايام فتنه بزرگان و خواص ما چگونه بايد راه ايشان را ادامه بدهند؟ – امروز تاكيد بر رهبري كه پرچمدار نظام مقدس ماست، از اوجب واجبات است و حفظ شئون و مقامات و حرمت و حريم رهبري در واقع حفظ آبرو و حيثيت يك نظام و يك ملت است، لذا بايد از اين به بعد دنبال اين باشيم كه افراد اعلام توبه كنند و در همين راستا كسي كه ملتش را ميخواهد، بايد از رهبري به عنوان پرچمدار و سكاندار انقلاب حمايت كند، آنچنان كه ميثم تمار با تمام وجود خود به مولاي متقيان(ع) اعتقاد داشت كه نهتنها در برابر تهديدات دشمن احساس ترس نميكرد، بلكه وقتي تهديدات آنها عملي ميشد، باز هم بيتفاوت بود. در كتاب «امام حسين(ع) در مكه»، دفاعيات حضرت ميثم تمار را نقل كردم كه دفاعيات ميثم تمار در دوراني كه حكومت دست جباران بود و استاندار كوفه از پستترين انسانهاي روي زمين، خونخوار، بيدين، بياعتقاد، دشمن حزبالله و دشمن طرفداران ولايت، وي با آرامش خاطر به گونهاي كه بدون هيچ تزلزلي، در برابر جباري ايستاد كه از اسم اميرالمؤمنين علي(ع) اظهار بيزاري ميكرد، در برابر چنين جباري اسم مولا اميرالمؤمنين(ع) را باعظمت ياد ميكند و اصلاً از اين خونآشام احساس ترس نميكند، اين نيست مگر اعتقاد سرشار به ولايت و ولايتپذيري ميثمتمار. ** نسبت به عظمت مقام ميثم تمار، احدي از شيعه بحثي نكرده است * فارس: تمايز شخصيت ميثم تمار و مختار را بازگو كنيد. – هركدام از اين بزرگواران يك خصوصيتي دارند، در مجله «زيارت» كه زير نظر بعثه مقام معظم رهبري چاپ ميشود، درسهاي من راجع به مختار آنجا چاپ شده است. نسبت به عظمت مقام و شخصيت ميثم تمار، احدي از شيعه بحثي نكرده است، اما نسبت به مختار يك اختلافاتي بين علماي ما از قديم و تا به امروز بوده است، هرچند كه نظر من نسبت به مختار اين است كه ايشان صددرصد مثبت است كه وي از طرفداران ولايت اهل بيت(ع) بود، از همان زمانِ معاويه، در بصره مبلّغ امام حسين(ع) بود كه بعدها ابنزياد او را دستگير ميكند، شلاق ميزند و خلع لباس كرده و به طائف تبعيد ميكند، انصافاً مختار كاري كرد كه دل شيعه را شاد كرد، دل ائمه معصومين(ع) را شاد كرد. مختار در عرصه سياست و جهاد به صورت جباران مانند ابنزياد سيلي زد، هيبت و شكوه و ابهت امويان را شكست و سران فتنه را زير پا له كرد. كار مختار در آن موقعيت بسيار كار باارزشي و كار ميثم تمار هم در ظرفيت خودش كار بسيار مهمي بود، هر دوتا در يك راستا گام برميداشتند و آن شكستن شخصيت پوشالي جباران اموي و تاسي به اهلبيت(ع) بود، مزار هر دو بزرگوار در كوفه داراي گنبد و بارگاه است و هر دوي آنها از نظر ما محترم هستند. * فارس: در ملاقات بين ميثم تمار و مختار در زندان چه گذشت؟ – در آن دوران حكومت كوفه به دستور حكومت شام به دستگيري عناصري اقدام كردند كه ولايتمدار بودند و به اصطلاح امروز حزباللّهيها، بسيجيها و كساني كه با يك اشاره امام ممكن بود؛ حكومت جبار را از بين ببرند، منجمله ميثم تمار و مختار را دستگير كردند، در زندان ميثم تمار از شهادت خود و آزادي مختار خبر داد و گفت: تو آزاد ميشوي و ابنزياد به دست تو به هلاكت ميرسد و همين طور شد. ** مختار از چهرههاي مظلوم شيعه است * فارس: چگونه ميثم تمار تأثير روحي در مختار گذاشت كه بعد از آزادي از زندان به فكر انتقام باشد؟ – نفس پاكان در طرف مقابل اثر ميگذارد، هرچقدر نفس پاك باشد، پاكتر ميشود؛ شكي در آن نيست، ولي حركت مختار ريشهدار بوده و مختار از اول نسبت به حكومت جبار اموي موضع داشته، ذهبي از عالمان اهل سنت در كتاب »سير اعلام النبلاء« در شرح حال مختار ميگويد: مختار در زمان معاويه كه هنوز يزيد روي كار نيامده بود، در بصره براي اهل بيت(ع) و امام حسين(ع) تبليغ ميكرد، يعني به مردم بصره اعلام ميكرد كه اي مردم! رهبر و امام امت، امام حسين(ع) است نه معاويه، اين مطلب را سريع رد ميكند چون آنها نسبت به مختار نظر سوئي دارند، البته بعيد نيست نفس جناب ميثم تمار هم در او اثر خود را گذاشته باشد. مختار از چهرههاي مظلوم شيعه است، او هيمنه حكومت ننگين اموي را شكست و به ديگران جرات داد در برابر اين حكومت بايستند، مورد حمايت ائمه(ع) از جمله امام باقر(ع)، امام صادق(ع) قرار گرفته است و در نقطه مقابل دشمنان با جعل روايت در مذمت او سعي در تخريب چهره او داشتند كه موفق نشدند. انتهاي پيام/و/15
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.