بسم الله الرحمن الرحیم ـ الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین سیما امام زماننا روحی وارواح من سواه لتراب مقدمه الفداه.
تتمه بحث، در مورد زمان خروج سفیانی و مدت حکومت او ماند. در قطعیت سفیانی دیگر بحثی نیست و روایت بدا هم بر فرض صحت سند جمع علامه مجلسی قابل قبول است.
زمان حکومت سفیانی:
روایاتی که زمان خروج را رجب گفته و در روایات عامه و خاصه در مورد رجب و اتفاقات بعد آن این مضمون «العجب کل العجب بین الجمادی و رجب و یا بعد رجب » در مورد این اتفاقات مضامین متفاوتی وجود دارد[1] مثل صیحه و… از جمله خروج سفیانی است و اینکه مدت او از اول تا آخر 15 ماه است
اما در مورد روایت شیخ حر عاملی که یکی از دوستان اشاره کردند (یملک حمل امرأه ثم قال استغفر الله حمل جمل) که جناب حر عاملی آنرا در اثباة الهداه ح3 ص729 اشاره میکند که مشکل متنی دارد.و مشکل سندی ندارد (در صورتی که فضل بن شاذان بتواند از ابن عمیر بدون واسطه نقل کند.) فتأمل
روايت بيست و دوّم:
غط، [الغيبة للشيخ الطوسي] الْفَضْلُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ السُّفْيَانِيَّ يَمْلِكُ بَعْدَ ظُهُورِهِ عَلَى الْكُوَرِ الْخَمْسِ حَمْلَ امْرَأَةٍ ثُمَّ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهُ حَمْلَ جَمَلٍ وَ هُوَ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ
سفیانی بعد از سلطه اش بر پنج منطقه به مقدار بارداری یک زن حکومت میکند بعد امام فرمودند أستغفرالله (نه) بارداری یک شتر که 12 ماه است.وسفیانی از امور حتمی است که چارهای از آن نیست[2].
کُوَر: جمع (کًورَه) مثل {غَرَف وغُرفَه} به معنی شهر، ناحیه است.
حمل إمرأة: مدت بارداری یک زن که مدت آن 9 ماه است
جمل: به معنی (باذل) شتری که هشت سال آن تمام شده و وارد سال نهم شده است. در مورد حمل جمل اشکال است چون ناقه حامل میشود نه جمل مگر از باب تغلیب و احتمال دارد که این قسمت از راوی باشد شیخ حر عاملی اینجا اشکال کرده و فرموده: «هذا ایهام وتشکیک وغلط»[3]
اشکالات مرحوم حر عاملی: اشکال ایشان به جاست چون میخواهند بفرمایند: تردید امام بین 9و12 ماه با علم و عصمت امام منافات دارد، واگر گاهی بنابر تقیه میگویند یعنی تکلیف این است نه اینکه استغفار کنند و برگردند.اشکال بعدی اینکه جمل به معنی باذل شتری است که 8 سالش تمام شده و چون وارد 9سال شده باردار نمیشود. اشکال سوم اینکه آن اسم مذکر است ومذکر که باردار نمی شود بلکه ناقه باردار میشود.وباید میفرمود حمل ناقة.
بنا بر نظر ما اشکال اول ودوم مرحوم عاملی وارد است ولی اشکال سوم وارد نیست زیرا شتری که وارد 9 ساله مشود (باذل) مشترک بین مذکر ومؤنث است و میگویند باذل یکساله، دو ساله و…
روایت بيست و سوم از نعمانی
درباره زمان سفیانی روایت دیگری است که اصلاً مشکل سندی نداردوعلاوه بر حتمیت سفیانی زمان خروج را نیز بیان میکند.
أخبرنا أحمد بن محمد بن سعيد بن عقدة قال حدثني محمد بن المفضل بن إبراهيم بن قيس بن رمانة من كتابه في رجب سنة خمس و ستين و مائتين قال حدثنا الحسن بن علي بن فضال قال حدثنا ثعلبة بن ميمون أبو إسحاق عن عيسى بن أعين عن أبي عبد الله ع أنه قال السفياني من المحتوم و خروجه في رجب و من أول خروجه إلى آخره خمسة عشر شهرا ستة أشهر يقاتل فيها فإذا ملك الكور الخمس ملك تسعة أشهر و لم يزد عليها يوما[4]
بررسی سند
روات این حدیث را از اول تا آخر بررسی کردم حتی یک نفر که در این روایت مخدوش باشد نیست در مورد ابن عقده و ابن رمانه هر دو ثقه هستند و در معجم رجال[5] آمده و ثعلبه بن میمون هم درکتاب مامقانی[6] بحث مفصل او آمده و ثقه است و عیسی بن اعین هم که شأن او مشخص است.
ابن عقده با ابن حماد فرق دارد او با اینکه زیدی است اما نجاشی فرموده: «هذا رجل جلیل فی اصحاب الحدیث و…. وذکره اصحابنا لاختلاطهم ومداختله ایاهم و ع….ثقته وامانته » و نعمانی هم در مقدمه از او تعریف کرده و میفرماید «و فی الرجال و الحدیث.. »[7].
در مورد ابن فضال به قاموس ج 3 ص 317 مرحوم نجاشی از ابن شاذان راجع به او نقل کرده که در مسجد النبی بودم و در جلسه درس صحبت از شخصی شد که…[8] و اعبد ما رایناو سمعنا…. وتجی الطیر فیقع علیه…. و ان الوحش ترعی حوله….. ». که جلیل القدر وثقه هستند
نفر بعدی ثعلبه بن میمون است «من اصحاب الکاظم » نجاشی «کان وجها من اصحابنا فقیها لغویا راویا و کان حسن العمل کثیر العباده و الزهد » علامه حلی «کان معدودا فی علماء فی هذه الاصابه….. و به گونهای نماز وتر میخواند که هارون مجذوب او شد و….. ان خیارنا بالکوفه»
بررسی دلالت
چون سند روایت هیچ مشکلی ندارد محور میتواند باشدحال اگر خروجش اول رجب باشد ومدت آن از اُفول تا غروب 15 ماه باشد و مدت خونریزی وسفاکی آن 6 ماه باشد که بعد از آن 9 ماه حکومت میکند که یک روز هم برآن اضافه نمی شودبا ظهور امام زمان در روز جمعه در عاشورا چگونه قابل جمع است. البته باید مضمون این روایت را با روایات ظهور امام در محرم ودر روز عاشورا جمع وتوجیه کرد؟ .
روايت بيست و چهارم
در این روایت هم اشاره به مدت حکومت سفياني شده «انما فتنته حمل امرأه». آیا منظور حکومت و یا اقتدار اوست و یا به معنای امتحان مردم در حکومت اوست و روایت از جهت سندمشکل ندارد.
«اتقوا الله و استعينوا على ما أنتم عليه بالورع……..و كفى بالسفياني نقمة لكم من عدوكم و هو من العلامات لكم مع….»[9]
بررسی سند
این روایت از جهت سند مشکلی ندارد اگر چه به محکمی روایت قبلی نیست.
احمد بن محمد که همان ابن عقده است وگفتیم مشکلی ندارد علی بن الحسن التیملی که حسن ابن فضال میباشد که در روایت قبلی بررسی شد وبسیار جلیل القدر وثقه میباشد.حسن ابن محبوب وابی ایوب خزاز هم ثقه هستند و در محمد ابن مسلم هم بحثی نیست.
بررسی دلالت
«كفى بالسفياني نقمة[10] لكم…….»: سفیانی عذاب است ولی (نفمه لکم) دارد نه (نقمه علیکم) یعنی مدتی این جنگ یا در گیری بین خودشان است وسفیانی عذاب الهی بر علیه دشمنان شماست و ازدشمنان شما انتقام میگیرد واین یکی از علامات ظهور است واین فاسق اگرخروج کرد تا یکی دو ماه برای شما مشکلی نیست و بین خودشان مشکل است و جمع زیادی از دشمنان به دست خودشان کشته میشوند واین نقمت به نفع شما وبعضی از یاران است.پرسیدند: بعد از مدتی که متوجه ما میشود چه کار کنیم آیا محل امنی است یا نیست؟ امام فرمود: مردان و جوانان خودشان را مخفی کنند چون سفیانی حرص[11] بر خونریزی وکینه[12] نسبت به اهل بیت و شما دارد و سفیانی بر شما کاری ندارد.بعد گفتند: مردان کجا فرار کنند و بروند امام فرمود: مردان به سوی مدینه ومکه وبه مناطقی که تحت سلطه سفیلنی نیست بروند، به مدینه هم نروید چون آنجا هم امن نیست بلکه به مکه بروید آنجا محل تجمع یاران امام زمان { (313) نفر}است[13] بعد امام فرمودند: «انما فتنته حمل امرأه تسعه اشهر ولا یجوزها» آيا منظور حکومت و يا اقتدار اوست و يا به معناي امتحان مردم در حکومت اوست {که شاهد مثال ما اینجاست}که فتنه وحکومت او تسعه اشهر (9ماه) طول میکشد.».
پس روايت اول که هيچ مشکل سند نداشت مدت حکومت را نه ماه ميدانست و اين روايت هم مثل او از جهت دلالت و سندمشکل ندارد وبا یکدیگر تعارضي ندارند
روايت سوم فردا ان شاءالله
[1]. احاديث به اين مضمون و تحوّلهايي گه در ماه رجب انجام مي شود.در معجم احاديث المهدي، ج2، ص285 و ج4، ص78 و ج4، ص148 و ج7، ص254
[2] معجم احاديث المهدي، ج5، ص190 به نقل از غيبت طوسي، ص449 و بحارالانوار، ج52، ص215 و اثباةالهداة، ج3، ص 729
[3].ببينيد که چقدر علماء دقيق بودند ودقت نظر داشتنداز کلمه (ايهام،تشکيک)چقدر مطلب استفاده مي شود شيخ حر عاملي که کتابهيش امروزمحور درس فقه است وکتابهاي زيادي مثل اثبات الهداه را نوشته است بااينکه ايشان مشغله هاي بسياري داشته و ايشان مرجع تقليد شرق وخراسان بوده است.سه قصه در آخرکتاب جلد سوم (اٍثباة الهداه) آورده حتماً بخوانيد تا بفهميد که ايشان چقدر توفيقات داشته اند ومورد تأييد امام زمان بودهاند.
[4]. الغيبةللنعماني، ص300
[5]. ج17، ص268
[6]. مامقاني، ص392
[7].ابن عقده که اکثر احاديث ما از ايشان ميباشد جايگاه علمي وشخصيت بزرگي دارد اگر چه جزئ جاروديه بوده نجاشي مي گويد حشر ونشر با علمائ شيعه داشته وهمه کتب شيعه را ديده بود و کتابهاي زيادي هم در شيعه نوشته است بطوريکه مي گويد 120000 حديث با سند حفظ هستمو 300000 حديث در دسترس دارم(شخصيت ايشان را در سير أعلام النبلا نگاه کنيد به ريزهکاريهاي سند هم آگاه بوده است
[8] در جلسه درس صحبتي از شخصي شد که در آن منطقه نظير آنرا نديده ايم ايشان به صحرا ميرود ومشغول عبادت مي شود و به سجده طولاني مي رود بطوريکه پرندگان وحيوانات درنده کنار او ميآيند وحتي راهزنها به او کاري ندارندو………..»
[9]. – حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد بن عقدة قال حدثنا علي بن الحسن التيملي في صفر سنة أربع و سبعين و مائتين قال حدثنا الحسن بن محبوب عن أبي أيوب الخزاز عن محمد بن مسلم قال سمعت أبا جعفر الباقر ع يقول اتقوا الله و استعينوا على ما أنتم عليه بالورع و الاجتهاد في طاعة الله فإن أشد ما يكون أحدكم اغتباطا بما هو فيه من الدين لو قد صار في حد الآخرة و انقطعت الدنيا عنه فإذا صار في ذلك الحد عرف أنه قد استقبل النعيم و الكرامة من الله و البشرى بالجنة و أمن مما كان يخاف و أيقن أن الذي كان عليه هو الحق و أن من خالف دينه على باطل و أنه هالك فأبشروا ثم أبشروا بالذي تريدون أ لستم ترون أعداءكم يقتتلون في معاصي الله و يقتل بعضهم بعضا على الدنيا دونكم و أنتم في بيوتكم آمنون في عزلة عنهم و كفى بالسفياني نقمة لكم من عدوكم و هو من العلامات لكم مع أن الفاسق لو قد خرج لمكثتم شهرا أو شهرين بعد خروجه لم يكن عليكم بأس حتى يقتل خلقا كثيرا دونكم فقال له بعض أصحابه فكيف نصنع بالعيال إذا كان ذلك قال يتغيب الرجال منكم عنه فإن حنقه ( غيظ و کينه) و شرهه ( حرص بر خونريزي) إنما هي على شيعتنا و أما النساء فليس عليهن بأس إن شاء الله تعالى قيل فإلى أين مخرج الرجال و يهربون منه فقال من أراد منهم أن يخرج يخرج إلى المدينة أو إلى مكة أو إلى بعض البلدان( از حاکميت او خارج شويد) ثم قال ما تصنعون بالمدينة و إنما يقصد جيش الفاسق إليها و لكن عليكم بمكة فإنها مجمعكم ( ياران و 313 نفر مکه ميآيند) و إنما فتنته حمل امرأة تسعة أشهر و لا يجوزها إن شاء الله » ( الغيبةللنعماني، ص301 )
[10].نقمه :عذاب (المکافأه بالعقوبه. لسان العرب، ج12، ص590)
[11].شرهه:اسوأ الحرص،غلبه الحرص(لسان العرب )
[12].حنق: غيظ (لسان العرب،ج10،ص69)
[13].چون قبلا ً گفتيم که «حدث بين المسجدين»که در مدينه است که خسف دجال يا سفياني يا هر دو است
.
.
.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.