84348742630279293684.

قتل شیطان به دست امام زمان(ع) امری مسلم است و کسانی که می گویند قتل شیطان زمان پیامبر(ص) و در رجعت است، معنایش این است که در دوران امام زمان(ع) شیطان باقی است درحالی که بقای شیطان با اجرای عدالت ممکن نیست.

.

حضرت استاد نجم الدین مروجی طبسی، مدرس مرکز تخصصی مهدویت در برنامه “نشان صبح” به بررسی قتل شیطان در زمان ظهور می پردازد.

در مورد یوم الوقت المعلوم اشکالی در اصل قتل شیطان به دست امام زمان(ع) مطرح می شود که البته اشکال در این نیست که شیطان در دوران امام زمان(ع) یا دوران رجعت و به دست پیامبر(ص) کشته می شود، بلکه اشکال در اصل قتل شیطان است.

شیطان از جنس بشر نیست. اگر از جنس انسان باشد، قتل معنا دارد. در حالی که قابل رویت نیست. لذا اصل این جریان را زیر سوال بردند، بعضی دیگر اصل قتل شیطان را پذیرفتند.  اما اینکه در نفخ اولی باشد، حرف اهل سنت است و اگر روایاتی باشد، ما حمل بر تقیه می کنیم.

روایاتی می ماند که ظاهرش متعارض است. چند روایت آمده که قتل شیطان به دست امام زمان(ع) است. برخی هم می گویند: قتل شیطان به دست پیامبر(ص) است. وقتی که رجعت می کنند، البته توجیه می کنند که شیطان دو بار کشته می شود. یک بار به دست امام زمان(ع) و یک بار هم به دست پیامبر(ص). اما ما می گوییم که رجعت برای انسان هاست نه برای دیگر موجودات.

آقای نیلی که از شخصیت های بزرگ شیعه است، دارای عظمت بسیاری است و معاصر شهید اول است. می فرماید: امام سجاد(ع) در این رابطه فرمودند: در مسجد کوفه شیطان می آید، زانو می زند و امام زمان(ع) او را به درک اصل می کند، باید توجه داشت که اشکال به اصل کشته شدن شیطان است. نه به اینکه در زمان چه کسی کشته می شود.

اشکال این است که چطور ممکن است حضرت مهدی(ع) این کار را انجام دهد، در حالی که باید قتل بر محسوس و بر چیزی که مورد مشاهده مردم قرار می گیرد، وارد شود. در صورتی که جن و شیاطین این چنین نیستند و قابل مشاهده نیستند؛ براساس آیات قرآن “آنها شما را می بینند و شما آنها را نمی بینید” و ثابت شد که شیاطین اجسام شفافی هستند و می توانند خود را در قالب های گوناگون در بیاوردند و کسی آنها را نمی بیند.

آقای نیلی می گوید: این حرف شما ممنوع است، او اصل قضیه را پذیرفته که قتل در زمان امام است. ولی معتقد است، این شبهه جایی ندارد. زیرا کسی که می کشد خداست و خداست که مخلوقات را می میراند و پر واضح است که خداوند مباشر قبض ارواح نیست. بلکه ملائکه به امر خدا این کار را انجام می دهند.

وقتی این ثابت شد و وقتی ملائکه این کار را انجام می دهند. امام مهدی(ع) که اشرف ملائکه است و از طرف خداوند کارهای اعظم از این انجام می دهد و حجت بر جهانیان است. لطفی از جانب خدا به مخلوقات است و شرک و فساد زمین به دست امام زمان(ع) پاک می شود و به دست امام رفع ظلم از همه می شود، به وسیله امام زمان(ع) جهان پر از عدل و داد می شود؛ تمام این کارها در زمان امام زمان(ع) است که باید محقق شود.

پس چطور این وعده محقق شود، در حالی که منشا فساد؛ شیطان هنوز زنده است، بنابراین این وعده و امر حتمی محقق نمی شود. مگر اینکه این خبیث کشته شود، سلطنتش ریشه کن شود و نتواند کسی را گمراه کند و می گوید: ای کاش می دانستم چه منعی دارد که هلاکت ابلیس به دست امام زمان(ع) باشد و کسی که این چنین شبهه ای را می گوید، گمراه است.

ما معتقدیم قتل شیطان به دست امام زمان(ع) امری مسلم است و احتمالات دیگر مطرح نیست. ولی کسانی که می گویند قتل شیطان زمان پیامبر(ص) و در رجعت است، معنایش این است که در دوران امام زمان(ع) شیطان باقی است، در حالی که بقای شیطان با اجرای عدالت نمی شود.

آنها می گفتند جنس شفاف قابل رویت نیست و چطور امام می تواند جنس شفاف را به قتل برساند که آقای نیلی می گوید: مگر شما قدرت خدا را محدود می کنید، مگر شک دارید که خدا قادر است، ممکن است خداوند ابلیس را از جسمیت منع کند. یعنی او نتواند از جسمیت به شکل های دیگر در بیاید، خدا می تواند جلویش را بگیرد و بقا بر جسمیت را نگه دارد. این بر خدای متعال امر ممکنی است.

آقای نیلی در مورد روایات خاصه می فرماید: خودم به سند خودم از راوندی نقل می کنم. امام صادق(ع) می فرماید: پیامبر(ص) به ام سلمه فرمودند: اگر علی(ع) آمد دستور بده این ظرف را پر از آب کند و به من ملحق شود، در حالی که مسلح باشد.

امام علی(ع) طبق دستور پیامبر(ص) رفتند و وارد منطقه کوهستانی شدند. دو راه بود، چوپانی آنجا بود، امام گفت: اینجا ایستادی آیا پیامبر(ص) رد نشد؟ گفت: ما رسولی نداریم. علی(ع) سنگ بزرگی برداشت تا به سر آن بزند، سنگ را که برداشت. چوپان فریاد زد و منطقه کوهستانی پر از نیرو شد و شروع کردند به سنگ زدن به امام علی(ع)، از آسمان دو پرنده سفید آمدند و دور امام قرار گرفتند، حضرت حرکت می کردند و آنها ایشان را حفاظت می کردند، تا اینکه به پیامبر(ص) رسید.

امام قصه را نقل کردند و پیامبر(ص) فرمود: چوپان ابلیس بود و این پرنده ها جبرئیل و میکائیل بودند، شمشیر من را بگیر و هر کس را دیدی، کارش را تمام کن. امام شمشیر را گرفتند و رفتند. در کوهستان آقایی را دیدند که چشمانش برق می زد و دندان هایش مانند داس بود، به او حمله کردند. یک بار ضربه زد، کاری نشد. بار دوم دو نیمه اش کرد. پیامبر(ص) فرمود: الله اکبر که این جزء شیاطین بوده و کار این هم تمام شد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *