hazrat-khadije-med        

آیت الله طبسی مطرح کردند؛ وصیت های حضرت خدیجه به حضرت رسول اکرم (صل الله علیه و آله) و وداع با دخترشان، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهما

 

بازنشر/

حضرات معصومین(علیهم السلام) بعد از اينكه خود را فرزند حضرت زهرا(س) مي‏خوانند، فرزند حضرت خديجه(س) معرفي مي كردند. ائمه طاهرين(ع) خودشان نور هستند و مقاماتب عالي دارند كه كسي به آنها نمي‎رسد؛ ولي برای آنان افتخار است كه جده اي چون حضرت خديجه(س) دارند.

 

شب دهم رمضان سال دهم بعثت از غم انگیزترین شب‏های زندگی پیامبر(ص) بود؛ شبی که ایشان یار و همراه ۲۵ ساله خود ـ حضرت خدیجه کبری(س) ـ را از دست داد؛ مؤمنه ای که اولین بانوی مسلمان بود و در زمان غربت پیامبر(ص) تمام ثروت خود را در راه دین او فدا کرد.
وفات خدیجه(س) مدت کوتاهی بعد از وفات «حضرت ابوطالب(ع)» عمو و سرپرست پیغمبر(ص) بود؛ و اینچنین شد که سال دهم بعثت را “عام الحزن” نامیدند.
اما شاید غم انگیزتر از این دو مصیبت، مصیبت دست های آلوده ای است که با جعل تاریخ و حدیث، تلاش کردند تا ابوطالب را مشرک جلوه دهند و خدیجه را در برابر دیگران کوچک کنند.

 

گفتگوی ابنا با «آیت الله نجم الدین طبسی» روشن کننده بخشی از توطئه های تاریخی برای مخفی کردن فضایل حضرت خدیجه کبری(س) است:

 

امشب، شب دهم ماه مبارک رمضان و شب وفات ام المؤمنین حضرت خدیجه(س) است. در چنین شبی، پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) چه حالی داشتند؟

 

ــ بسم الله الرحمن الرحیم.

«مرحوم حاج شيخ عباس قمي» نقل مي كند كه حضرت خدیجه(س) در شب رحلتشان به پيامبر اکرم(ص) عرض كردند: يا رسول الله چند مطلب را مي‎خواهم به شما عرض كنم. اول اينكه من را ببخشيد چون من قدر شما را ندانستم و نتوانستم آنطور كه شايسته شما باشد به شما خدمت کنم. پيامبر(ص) به ايشان پاسخ دادند: تو كوتاهي نكردي و هرچه از دستت برآمد انجام دادي.

 

حضرت خدیجه ادامه دادند: مطلب دوم اينکه پس از من اين دختر يتيم مي شود. این دختر سه ساله را به شما مي‎سپارم و مواظب او باشید.

 

بعد عرض کردند: مطلب سوم را حیا می‎کنم به شما بگويم؛ لطفا از اتاق تشريف ببريد تا دخترم فاطمه داخل شود؛ به او مي‏گويم که به شما عرض کند.

 

پس از این سخن، حضرت فاطمه زهرا(س) به اتاق وارد شدند. خدیجه(س)، فاطمه(س) را به آغوش كشيدند و به او گفتند: دخترم به پدرت رسول الله بگو كه من هرچه داشتم در راه اسلام خرج كردم و الان براي تهیه كفن خود پولی ندارم. من از قبر مي‎ترسم؛ از پدرت می‏خواهم که لباس خود را كفن من قرار دهد تا از عذاب قبر در امان باشم.

 

حضرت زهرا(س) اين سخنان مادر را به پيامبر(ص) منتقل كردند که ناگهان جبرئيل نازل شد و عرض کرد: “خداوند عزوجل فرمودند که خديجه تمام اموالش را در راه ما خرج كرد و سزاوار است كه ما برايش كفن بفرستيم” و بدینگونه خداوند از بهشت براي این بانوی بانوان كفن فرستاد.

 

پيامبر(ص) نیز آن رداي خويش را كه با آن نماز شب مي خواندند و عبادت می‏کردند به خدیجه دادند. پس در حقیقت حضرت خدیجه(س) با دو كفن ـ يكی لباس بهشتي و دیگری لباس پيامبر اكرم(ص) ـ به خاک سپرده شدند.

 

این تجلیل الهی، مقام والای آن حضرت را نشان می دهد.

ــ بله؛ حضرت خدیجه(س) شخصيتي است كه اگر زهراي اطهر(س) نبود بايد گفت نظير نداشت. وقتي یک شخصيتي رحلت می‏کند، يك روز، يك هفته يا حداکثر چهل روز برای او عزاي عمومي اعلام می کنند. اما پيامبر(ص) پس از رحلت حضرت خدیجه(س) يك سال عزاي عمومي گرفتند و آن سال را سال اندوه (عام الحزن) ناميدند.

 

با آن ایمان (که اولین زن ایمان آورنده به پیامبر(ص) بود) و آن عمل (كه با وجود ثروت فراوان هرچه داشت در راه اسلام خرج كرد آنقدر كه در شب رحلت كفن نداشت) و این شواهد، در می یابیم افضل زنان عالم بعد از فاطمه زهرا(س) حضرت خديجه کبری(س) است.

 

شاید از همین روی است که حضرات معصومين(ع) در صحنه هايي كه با دشمنان مواجه مي شدند خود را با افتخار فرزند خديجه(س) معرفي مي كردند؟

ــ بله؛ ايشان بعد از اينكه خود را فرزند حضرت زهرا(س) مي‏خوانند فرزند حضرت خديجه(س) معرفي مي كردند. ائمه طاهرين(ع) خودشان نور هستند و مقاماتب عالي دارند كه كسي به آنها نمي‎رسد؛ ولي برای آنان افتخار است كه جده اي چون حضرت خديجه(س) دارند.

 

شبهات فراواني درمورد سن ازدواج حضرت خدیجه (س) با پیامبر گرامی(ص) نظرات مختلفی وجود دارد. طبق مطالعات شما سن ایشان هنگام ازدواج با پيامبر(ص) چقدر بوده است؟

ــ سن ایشان مهم نيست؛ بلکه آنچه در اسلام اهمیت دارد “ایمان” و “عمل” است که آن حضرت در هردو سابق بودند و به منتهای آنها رسیدند.

 

اما چون سؤال کردید عرض می کنم که برخی مخالفان اهل بیت(ع) از آنجا که به اشتباه، سن جوانی را برای زن يك نقطه قوت و امتياز می‏دانند تلاش كرده اند كه ايشان را مسن جلوه بدهند و حتي از تعبير “عجوزه” برایشان استفاده كرده‎اند تا آن را یک نقطه ضعف و منفي براي او در نظر بگیرند و سپس به اهدافی که می خواهند برسند. ولي واقعيت اين نيست.

 

واقعیت چیست؟

ــ واقعیت این است که آن حضرت در هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) زیر 30 سال سن داشتند؛ نه اینکه 40 سال داشته باشند. «ذهبي» که از محدثان بنام اهل سنت است مي‎گويد: ايشان در هنگام ازدواج با پیامبر، 28 سال داشت. من در جاي ديگری هم از «ابن عباس» ديدم كه سن ايشان زير 30 سال بوده است. برخی هم 25 سال گفته اند. اما دشمنان جو سازي است کردند تا آن حضزت(س) را پیرزن جلوه دهند!

 

 

7667f09d1c5c216c63db56fce882992af9ae3d75

 

 

این جوسازی برایشان چه سودی داشته چیست؟

ــ متأسفانه همان جریانی که در طول قرن‏ها تلاش کرد تا احادیث فضایل اهل بیت(ع) به گوش کسی نرسد این ماجرا را ایجاد کرد تا حضرت خدیجه را در یک کفه ترازو و «عایشه» همسر دیگر پیامبر(ص) را در کفه دیگر قرار دهد و سپس کفه حضرت خدیجه(س) را سبک نشان دهد.

 

لذا این افراد که سن حضرت خدیجه(س) را 40 سال جعل ‏کردند تا این سن بالا را نقص بشمارند و سپس بگويند که عایشه وقتی زير 9 سال ـ برخی گفته اند هفت ساله ـ بود با پیامبر(ص) ازدواج کرد و پدر و مادرش او را با اسباب بازي هايش به خانه پيامبر فرستادند! و به این ترتیب کفه او را سنگین کنند!

 

اما همین نقل ها درباره سن کم «جناب عایشه» در هنگام ازدواج، اکنون نقطه ضعف اسلام در جوامع غربی شده است!

ــ بله؛ اگر درست به تاريخ نگاه كنيم مي بينيم كه سن ایشان هم آنگونه که كم جلوه داده شده است نیست. ذهبي مي‎نویسد: «اسماء» خواهر عايشه در شب هجرت 27 سال داشت. فاصله سنی ‎جناب اسماء با جناب عايشه 10 سال بود. پس عايشه در شب هجرت 17 سال داشت. پيامبر(ص) هم که در زمان هجرت با ايشان ازدواج نكردند؛ بلکه این امر چند سال پس از هجرت رخ داد. يعني ايشان در زمان ازدواج با پيامبر حداقل 19 سال داشت. اما عده اي تلاش مي كنند كه بگويند سن ايشان کم بوده و در مقابل، سن حضرت خديجه(س) را بالا و سالخورده جلوه می دهند.

 

چرايي اين قضيه مشخص است؟ یعنی چرا اين دو كفه ترازو را در تقابل با هم قرار داده اند؟

ــ این امر دلایل و ابعاد گوناگون دارد. مهمترین دلیل آن “توطئه های امويان” است. می دانیم که بنی امیه از ابتدا با اسلام مخالف بودند و تا آخرين تير ترکش با آن جنگيدند. بعد هم که پس از فتح مکه، منافقانه و به زور اسلام آوردند تلاش خود را برای ضربه زدن به آن انجام دادند. لذا طبیعی است هرکس که در تقابل با اسلام ناب قرار گیرد مورد حمایت آنها باشد. آنها پس از پیامبر(ص) در برابر دو اسلام قرار گرفتند: اسلام خدیجه(س) و  اميرالمؤمنين(ع) که سر تا پا فدایي رسول الله(ص) بودند و جان و مال و نفس و نفیس خود را در راه پيامبر اكرم(ص) و گسترش اسلام فدا کردند؛ و اسلام خلفا که امثال «معاویه» و «مروان» را میدان دادند و اسلام كساني كه در جنگ جمل با امام زمان خود درگير شدند و آن مشكلات را در جهان اسلام به وجود آوردند. طبيعي است اموياني كه دنبال اين فرصت ها مي گشتند اين كفه را ترجيح بدهند.

 

آنها اين كفه را نه فقط بر حضرت خديجه(س) بلكه بر ساير زنان پيامبر(ص) ـ حتی جناب ام سلمه(س) ـ ترجيح داده و می دهند. در نظر ما، ام سلمه بعد از حضرت خديجه(س) در جایگاه دوم قرار دارد. اما آنها هرچه فقه و علم و لطف و محبت پيامبر(ص) است را به نفع عایشه مصادره مي‎كنند؛ گویی كه اگر فقيهي در روزگار هست ايشان است. آنها گاهی آنقدر در این زمینه مبالغه و افراط می کنند که متوجه لوازم حرف هايشان نيستند و نعوذ بالله پیامبر(ص) که اعدل عادلان جهان است را از عدالت خارج می کنند! مثلاً «بخاري» روايت مفصلي از جناب عايشه نقل مي‎كند كه اين روايت را هركس مطالعه كند جز اسائه ادب و تنقيح و كوچك كردن پيامبر چيز ديگری در آن نيست. مفهوم كلي آن روایت اين است كه پيامبر به خاطر محبت و علاقه به عايشه، عدالت را رعايت نمي‏كردند و حاضر بودند عدالتي كه باید بين زنان رعایت شود ـ و خودشان به آن دستور می دادند ـ را مراعات نكند! آیا آنها متوجه نیستند كسي كه ـ نعوذ بالله ـ نتواند عدالت را بين همسرانش در خانه خود رعايت كند مي‎تواند در جهان عدالت را تطبيق دهد؟

 

بنابراین می بینیم که امويان و پیروان آنها برای آنکه كفه ترازوی اميرالمؤمنين علی(ع) و خدیجه(س) و زهرای مرضیه(س) را سبک کنند، حاضر هستند چهره شريف پيامبر(ص) را مخدوش نمایند!

 

دلایل دیگر این توطئه چه بود؟

ــ يک مسأله دیگر این است که پيامبر اكرم(س) مرتبا از حضرت خدیجه(س) ياد مي‎كردند و آن هم به نيكي. پیامبر(ص) می‎فرمودند: زماني خدیجه به من ايمان آورد كه شماها و پدران شما با من مي‎جنگيديد؛ او زماني به من كمك كرد كه دوران بسيار سختي بود. مطابق آنچه «ابن ابي الحديد» و ديگر بزرگان اهل سنت بيان كرده اند این سخنان پیامبر(ص) موجب حسادت دیگران می شد.

 

دلیل سوم هم اينكه حضرت خدیجه(س) از پيامبر اكرم(س) فرزند داشت آن هم فرزندي مانند حضرت فاطمه زهرا(س) كه سوره «انا اعطيناك الكوثر» در وصف ایشان نازل شده و نسل پیامبر(ص) از او ادامه یافت؛ ولي عايشه از فرزند داشتن محروم بود.

 

دیگر اینکه خداوند عزوجل به خدیجه(س) دامادي عنايت كرد مثل علي بن ابي‏طالب(ع) كه اگر نبود براي حضرت فاطمه(س) كفوي وجود نداشت.

 

از طرف دیگر خداوند عزوجل به حضرت خديجه(س) نوه هايي عطا كرد همچون حسن(ع) و حسين(ع) که «سيدی شباب اهل الجنة» هستند.

 

تمام اينها امتيازات مثبتی است كه اين طرف دارد و آن طرف از همه آنها محروم است؛ لذا تلاش های مختلفی کردند تا به زعم خود آن کفه را سنگین کنند.

 

آیا کثرت روایت حدیث از عایشه در مجامیع اهل سنت هم برای همین هدف بوده است؟

ــ به نكته خوبي اشاره کردید. در اینجا گله اي دارم از محدثين و مورخين؛ از آن دست هايي كه خودشان را به عنوان “دست هاي امين” مطرح كردند ولي معلوم شد كه امين نيستند.

 

شما ببينيد حضرت خديجه(س) چقدر با پيامبراكرم(ص) زندگي كرده است؟ تقریبا از 15 سال قبل از بعثت تا 10 سال پس از بعثت؛ يعني حدود 25 سال. جناب عایشه چقدر با پيامبراكرم(ص) زندگي كرده است؟ پيامبر اكرم(س) در سال دوم با ایشان ازدواج كردند و اول سال يازدهم هم رحلت فرمودند. پس 8 سال با او زندگي كرده اند. از سوی دیگر پيامبر که دائماً با عايشه نبودند بلکه با همسران ديگر هم بودند؛ بنابراین از اين هشت سال، شايد يك سال كامل هم همراه با عايشه بودند.

 

در این یک سال، اگر روزي يك حديث براي عايشه نقل كرده باشند، می‏شود 365 حديث؛ اگر روزي دو حديث نقل كرده باشند می شود 730 حديث، و اگر روزي سه حديث نقل كرده باشند می شود 1095 حديث. اما درحال حاضر از عايشه بيش از 2000 حديث در کتب آنها نقل شده است! يعني يك پانزدهم بخاري روايات عايشه است.

 

دو هزار و اندي روايت از شخصی آورده اند که تنها يك سال مفید با پيامبر بوده است، اما در مقابل، از حضرت خديجه(س) که 25 سال با پيامبر اكرم زندگی کرده‏ است 25 حديث هم نقل نکرده اند!

 

اگر پیامبر(ص) روزي يك حديث، یا ماهي يك حديث و یا اصلا سالي يك حديث برای ایشان نقل می‏کردند 25 حديث می‎شد. آيا شما مي توانيد 25 حديث از حضرت خديجه(س) در کتب آنها پيدا كنيد؟ آخر اين چه كودتایی است؟ اين چه سانسوري است؟

 

    آیا در کتب ما هست؟

ــ اگر در كتاب‏های ما نباشد دلیلش اين است كه علما و محدثان ما هميشه تحت تعقيب بودند؛ كتاب‎هاي ما را سوزاندند؛ علمای ما را کشتند و دار زدند و خاکسترشان را به باد دادند. اما آنان چه؟ آنها که حكومت داشتند و امكانات داشتند.

 

شاید هم توجیه کنند که حضرت خدیجه(س) در مکه و در زمان ضعف اسلام زندگی می کرد؛ اما جناب عایشه در مدینه و در زمان قدرت اسلام حیات داشت.

ــ اگر این توجیه را مطرح کنند پاسخ دهند که احادیث فاطمه زهرا(س) کجاست؟! آقایان اهل سنت ـ بر خلاف ما ـ می‏گویند حضرت فاطمه زهرا(س) در سن 28 سالگی رحلت فرمودند و شش ماه قبل از ایشان نیز پيامبر(ص) از دنیا رفتند. پس زهرای مرضیه(س) 27 سال و نيم با پيامبر(ص) بودند. اگر سالي يك حديث از پيامبر(ص) شنيده باشند يعني بايد 28 حديث از حضرت زهرا(س) نقل مي‎شد. آیا در كتاب هاي دسته اول آنها مي‎توانيد 28 حديث از حضرت فاطمه پيدا كنيد؟ بگوييم دو سال يك بار، آیا می‏توانید 14 روايت از ايشان پيدا كنيد؟ اصلا سه سال یک بار، شما هفت حدیث که به نقل از حضرت زهرا(س) باشد در کتب آنها به من نشان دهید.

 

شما نمي‏توانيد در صحيح بخاري و صحیح مسلم هفت حديث به نقل از حضرت زهرا(س) پيدا كنيد. در بخاری فقط يك حديث صحيح از حضرت زهرا(س) وجود دارد. يعني دختر پیامبر در تمام عمرش فقط يك حديث از پدرش شنيده است؟!

 

در بین کتب اهل سنت، از همه بيشتر “مسند احمد” در این زمینه روايت دارد که هشت روايت ‎آورده است که پنج مورد آن راجع به فاطمه(س) است، نه از فاطمه. پس تنها سه روایت به نقل از ایشان در “مسند احمد” وجود دارد.

 

اين دست هاي خیانتکار سعي ‎کردند تمام احاديث، گفته ها و درس هاي زندگي اهل بیت(ع) كه مسلمانان مي توانستند از آنها بهره ببرند را محو كنند. لذا از حضرت فاطمه(س) و حضرت خدیجه(س) احادیث انگشت‏شماری گذاشتند و از دیگران هزاران حدیث. اینها همان كساني هستند كه سعي كردند كفه ترازو را به سود اسلام مورد خود سنگین کنند.

 

از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم.