.

فایل صوتی جلسه نهم:

.

images1

.

.

جلسه نهم ـ 10 / 7 /91

بسم الله الرحمن الرحيم ـ الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین سیما امام زماننا روحی وارواح من سواه لتراب مقدمه الفداه.

.

مقدمه

.

بحث ما راجع به رواياتي است كه رجعت ائمه: و معصومين و حدود و نقش آنها را در رجعت تعقيب مي‌كند. آيا اين بزرگواران، حكومت تشكيل داده و در رأس حكومت هستند و يا رجعتشان يك جنبه تشريفاتي، در كنار امام زمان7 براي اهميت ظهور مي‌باشد؟روايات، اصل رجعت را بيان كرده است ولي در تفصيلات آن، مبهم است.

.

در جلسه قبل روايتي را از مختصر البصائر نقل نموديم كه طبق آن رجعت پيامبر و اميرالمومنين8 اتفاق مي‌افتد وقتل شيطان به دست مبارك پيامبر9 انجام خواهد گرفت. از آن‌جا كه مقداري از تفصيلات رجعت در اين روايت آمده،لذا روايت را بررسي سندي كرديم (اصل رجعت معصومين: نياز به بررسي سندي ندارد چون روايات در اين مورد متعدد است) و مشكلات سندي آن را بيان نموديم.[1] ضمن اينكه روايت علاوه بر مشكل سندي، معارض هم دارد. معارض آن، رواياتي است كه قتل شيطان را به دست مبارك امام زمان7 بيان مي‌دارد كه ما در درس قبل روايتي را – به همين مضمون: كشته شدن شيطان بدست امام زمان 7 – از كتاب منتخب الأنوار المضيئة في ذكر القائم الحجّة 7تاليف  بهاء الدين نيلى نجفى، على بن عبدالكريم (متوفي: 803 ق) از امام سجاد7 نقل كرديم. اكنون روايت ديگري از امام صادق7 را در همين زمينه بيان مي‌داريم.

.

روايت دوم

.

«عن وهب بن جميع مولى إسحاق بن عمار قال‏ سألت أبا عبد الله ع عن قول إبليس: «رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ- قالَ فَإِنَّكَ‏ مِنَ‏ الْمُنْظَرِينَ‏ إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ‏» قال له وهب: جعلت فداك‌اي يوم هو قال: يا وهب أ تحسب أنه يوم يبعث الله فيه الناس إن الله أنظره إلى يوم يبعث فيه قائمنا فإذا بعث الله قائمنا كان في مسجد الكوفة و جاء إبليس حتى يجثو بين يديه على ركبتيه‏ فيقول: يا ويله من هذا اليوم- فيأخذ بناصيته فيضرب عنقه- فذلك اليوم هو الوقت المعلوم‏»[2]

.

 (وهب بن جميع گويد: از امام صادق7 از گفته ابليس «پروردگارا مهلتم ده تا روزى كه مبعوث شوند فرمود: تو مهلت دارى تا روز وقت معلوم» سوال كردم و گفتم كه قربانت شوم، آن چه روزي ست؟ فرمود: اى وهب پندارى كه روز رستاخيز مردم است، خدايش مهلت داده تا روزى كه قائم ما ظهور كند، و چون قائم ما ظهور كند و در مسجد كوفه باشد ابليس آيد و برابرش زانو زند و گويد اى واى بر من از اين روز و قائم او را بگيرد از ناصيه‏اش – موي سر جلوي پيشاني – و گردنش را بزند و اين روز وقت معلوم است‏.)

.

منابع روايت:

  • دلائل الإمامة: ص 240 – أخبرني أبو الحسن علي قال: حدثنا أبو جعفر قال: حدثنا المظفر بن جعفر بن المظفر العلوي قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مسعود، عن أبيه، عن علي بن الحسن بن فضال قال: حدثنا العباس بن عامر، عن وهب بن جميع مولى إسحق بن عمار: – كما في العياشي بتفاوت يسير. وفيه ” فإذا بعث الله عز وجل قائمنا فيأخذ بناصيته ويضرب عنقه، وذلك يوم الوقت المعلوم ”
  • تأويل الآيات: ج 2 ص 509 ح12 – ما رواه بحذف الاسناد، مرفوعا إلى وهب بن جميع: – كما في العياشي، بتفاوت
  • الصافي: ج 2 ص 183 – مختصرا، عن العياشي. وفي: ج 3 ص 112 – عن العياشي
  • إثبات الهداة: ج 3 ص 551 ب32 ف28 ح567 – عن العياشي، بتفاوت يسير·
  • المحجة: (بحراني) ص 112 – عن دلائل الإمامة، والعياشي
  •  البرهان: ج 2 ص 343 ح6 و 7 – عن العياشي، وتأويل الآيات، بتفاوت يسير

  • حلية الأبرار: ج 2 ص 681 ب49 – كما في دلائل الإمامة، عن مسند فاطمة
  • البحار: ج 63 ص 221 ب3 ح63 – عن تأويل الآيات. وفي: ص 254 ب3 ح119 – عن العياشي
  • ينابيع المودة: ص 424 ب71 – عن المحجة، وفيه: “.. هو يوم يقتله رسول الله 9، بعد قيام قائمنا المهدي 7

.

* ينابيع المودة قندوزي از اهل سنت – حنفي –  اين روايت را نقل مي‌كند كه  يوم وقت معلوم «… هو يوم يقتله رسول الله 9، بعد قيام قائمنا المهدي 7 »؛ يعني آن روز را رجعت مي‌گويند. قندوزي از متأخرين است ضمن اينكه از منابع ما نقل مي‌كند. امّا در بين عامه، تفسير يوم وقت معلوم به ظهور امام زمان و يا رجعت تا مقداري كه بنده مراجعه كردم، نيافتم.

* ظاهرا روايات به اين مضمون متعدد است.

.

روايت سوم

.

«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الشَّيْبَانِيُ‏  رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيَّ ع يَقُولُ‏ مَعْنَى الرَّجِيمِ أَنَّهُ مَرْجُومٌ بِاللَّعْنِ مَطْرُودٌ مِنْ مَوَاضِعِ الْخَيْرِ لَا يَذْكُرُهُ‏ مُؤْمِنٌ‏ إِلَّا لَعَنَهُ‏ وَ إِنَّ فِي عِلْمِ اللَّهِ السَّابِقِ أَنَّهُ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ ع لَا يَبْقَى مُؤْمِنٌ فِي زَمَانِهِ إِلَّا رَجَمَهُ بِالْحِجَارَةِ كَمَا كَانَ قَبْلَ ذَلِكَ مَرْجُوماً بِاللَّعْنِ» [3]

.

(عبد العظيم حسنى گويد، شنيدم كه امام دهم 7 ميفرمود: رجيم يعنى رانده شده با لعن، دور شده از هر جاى نيكى، يادش نكند مؤمنى جز كه لعنش كند، و راستى در علم خدا گذشته كه چون قائم 7 ظهور كند مؤمنى در زمانش نماند جز اينكه سنگ به او پراند، چنانچه پيش از آن، به او لعن مي‌كردند.)

.

* البته ما نمي‌توانيم اين روايت را معارض روايت كشته شدن شيطان به دست پيامبر9 قرار دهيم – هرچند شاهد است بر اينكه رجم نسبت به شيطان در دوران خود امام زمان مي‌باشد، يعني بگوييم كه «رَجَمَهُ بِالْحِجَارَةِ» كنايه از قتل شيطان در دوران امام زمان است –  چون صراحتي در اين موضوع ندارد.

.

منابع روايت

  • · معاني الأخبار: ص 139 ح‍1
  • · مجمع البحرين(كتاب لغت بر مبناي كتاب و سنت): ص 472، كما في معاني الأخبار بتفاوت يسير، مرسلا
  • · البرهان: ج 1 ص 281 ح‍5 – كما في معاني الأخبار عن ابن بابويه، وفي سنده ” محمد بن أحمد السناني، بدل الشيباني ” وفي: ج 4 ص 66 ح‍4 – كما في معاني الأخبار، عن ابن بابويه، وفي سنده ” محمد بن أحمد السناني، بدل الشيباني “
  • · البحار: ج 63 ص 242 ب‍3 ح‍91 – عن معاني الأخبار، وفي سنده ” محمد بن جعفر الأسدي، وليس فيه محمد بن أبي عبد الله الكوفي “
  • · نور الثقلين: ج 3 ص 85 ح‍227 – عن معاني الأخبار بتفاوت يسير، وفيه “.. مطرود من الخير “

.

* ما نيازي به بررسي سند روايت نمي‌بينيم و إلا سهل بن زياد جاي بحث دارد (تضعيف شده است) ولي ما ايشان را قبول داريم.

.

 روايت چهارم

.

«أخبرنا أحمد بن إدريس قال حدثنا أحمد بن محمد عن محمد بن يونس عن رجل عن أبي عبد الله ع في قول الله تبارك و تعالى فَأَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ قال يوم الوقت المعلوم يوم يذبحه رسول الله ص على الصخرة التي في بيت المقدس.‏»[4]

.

(امام صادق7 در قول خدا تبارك و تعالى «مهلتم بده تا روزى كه برانگيخته شوند فرمود: تو مهلت دارى تا روز وقت معلوم» فرمود: روز وقت معلوم روزي است كه رسول خدا 9 او را بر صخره‏اى كه در بيت‏المقدس است سرمي‌بُرَد.

.

توضيح روايت

.

* به نظرم بايد در چنين رواياتي كه خيلي به شام و بيت المقدس اهميت مي‌دهد – البته شكي در قداست بيت‌المقدس نمي‌باشد – تاملي نمود. چون محور مكه معظمه است و چه بسا چنين رواياتي بخواهد محوريت مكه را تحت‌الشعاع قرار دهد،خصوصا اينكه روايت مشكل سندي هم دارد چون در سند« عن رجل» آمده است.

.

* تا كنون دو روايت را نقل كرده‌ايم كه شيطان به دست پيامبر9،كشته مي‌شود كه اين در بين دو روايت، تهافت هست.يكي همين روايتي است كه قمي در تفسيرش با تعبير« عن رجل» مي‌آورد و ديگري روايت مختصر البصائر (ص115) است كه شيطان در درگيري به دست پيامبر9 كشته مي‌شود.

.

منابع روايت

.

  • · القمي: ج 2 ص 245
  • · تحفة الاخوان: – على ما في البرهان
  • · الصافي: ج 3 ص 113 – عن القمي، وفيه ” أقول: يعني عند الرجعة “
  • · البرهان: ج 2 ص 343 ح‍2 – عن القمي. وفيها: ح‍8 – كما في القمي، عن تحفة الاخوان، بحذف الاسناد، عن محمد بن يونس، عن أبي عبد الله 7

 · البحار: ج 11 ص 154 ب‍2 ح‍31 – عن القمي. *: نور الثقلين: ج 4 ص 472 ح‍94 – عن القمي

  • · معجم أحاديث الإمام المهدي (ع)، ج7، ص288 (در اين جلد آياتي كه با جريان حضرت مهدي7 ارتباط دارد، آمده كه بيش از 400 آيه مي‌باشد.

.

.

 روايت پنجم

.

«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع‏ لَا دِينَ لِمَنْ لَا وَرَعَ [لَهُ‏] وَ لَاإِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ وَ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى مَتَى قَالَ‏ إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ‏ وَ هُوَ يَوْمُ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَمَنْ‏ تَرَكَ‏ التَّقِيَّةَ قَبْلَ‏ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَلَيْسَ مِنَّا قِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ‏ وَ مَنِ الْقَائِمُ مِنْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ يَضَعُ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ هُوَ الَّذِي يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَسْمَعُهُ جَمِيعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَيْهِ أَلَا إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَيْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِيهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ‏.»[5]

.

(حسين بن خالد گويد: امام رضا 7 فرمود: كسى كه ورع نداشته باشد، دين ندارد و كسى كه تقيّه نداشته باشد ايمان ندارد، گرامى‏ترين شما نزد پروردگار كسى است كه بيشتر به تقيّه عمل كند، گفتند: اى فرزند رسول خدا! تا به كى؟ فرمود: تا روز وقت معلوم كه روز خروج قائم ما اهل البيت است، و كسى كه تقيّه را پيش از خروج قائم ما ترك كند از ما نيست، گفتند: اى فرزند رسول خدا! قائم شما اهل بيت كيست؟ فرمود: چهارمين از فرزندان من، فرزند سرور كنيزان، خداوند به واسطه وى زمين را از هر ستمى پاك گرداند و از هر ظلمى منزّه سازد و او كسى است كه مردم در ولادتش شكّ كنند و او كسى است كه پيش از خروجش غيبت كند و آنگاه كه خروج كند زمين به نورش روشن گردد و در ميان مردم ميزان عدالت وضع كند و هيچ كس به ديگرى ستم نكند و او كسى است كه زمين براى او در پيچيده شود و سايه‏اى براى او نباشد و او كسى است كه از آسمان نداكننده‏اى او را به نام ندا كند و به وى دعوت نمايد به گونه‏اى كه همه اهل زمين آن ندا را بشنوند، مى‏گويد: آگاه باشيد: حجت خدا به حقيقت نزد خانه خدا آشكار شد، او را پيروى كنيد كه حق با او و در او است و اين همان قول خداى تعالى است كه فرموده است: اگر بخواهيم آيه‏اى از آسمان بر آنها فرود آوريم كه براى آن گردن نهند»)

.

توضيح روايت

.

* در روايت آمده است كه «يوم الوقت المعلوم» روز ظهور مهدي آل محمد: است ولي اينكه، شيطان بدست چه كسي كشته مي‌شود، چيزي ذكر نشده است.

.

* عبارت «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ» حكايت از سختي دوران امام رضا: است. از همان لحظه‌اي كه امام را بالاجبار به خراسان حركت دادند، همراه امام جاسوس، گماشته بودند تا تمام حركات و سكنات امام را منعكس كند، لذا ملاقاتهاي خصوصي امام روش خاصي داشت،گاهي از درب ديگري وارد مي‌شدند و نامه‌هايي را كه به امام مي‌فرستادند، آن را آتش زده و معدوم مي‌كرد تا دست كسي نيفتد دوران، دوران تقيه بود.

.

* عبارت «وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ…» به همراه جرئيات ديگر،سال‌ها (حداقل بيش از پنجاه سال) قبل از ولادت امام زمان7 از لسان مبارك امام رضا7 بيان شده است.

.

* طبق اين روايت و روايات متعدد ديگر با آمدن امام زمان، عدالت فراگير مي‌شود و  ديگر ظلمي نخواهد بود بنابراين روايتي كه بسط عدل و نابودي كفر را بعد از امام زمان7 مي‌داند يا بايد تاويل كرد و يا از آن اعراض نمود. (اين روايت از نورانيت خاصي برخوردار است و علامات صدق در آن وجود دارد.)

.

منابع روايت

  • كمال الدين: ج 1، ص 371، ب‍35، ح‍5 – حدثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم، عن أبيه، عن علي بن معبد، عن الحسين بن خالد قال: قال علي بن موسى الرضا عليه السلام
  • · كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر،خزاز رازى، على بن محمد،متوفي، قرن 4، ص 270 – كما في كمال الدين، عن محمد بن علي بن بابويه.
  •  · إعلام الورى بأعلام الهدى،طبرسى، فضل بن حسن‏،متوفي 548 ق‏،ص 408، ب‍2، ف‍2 – عن كمال الدين

  • · كشف الغمة في معرفة الأئمة،اربلى، على بن عيسى‏(م.  692 ق‏)،ج 3، ص 314 – عن إعلام الورى
  • · كتاب فرائد السِمطين فى فضائل المرتضى و البتول و السبطين،ابراهيم بن محمد جوينى، ج 2، ص 336، ح‍590 – كما في كمال الدين بإسناده عن الخزاز (جويني از دانشمندان شافعي مذهب است. وي، استاد ذهبي كه يكي از متعصبين اهل سنت است ولي از ايشان تعريف مي‌كند. جويني مرجع تقليد خراسان قديم بوده است كه خراسان فعلي و افغانستان و ازبكستان بخشي از آن بوده است.حتما كتاب ايشان را مطالعه نماييد.مطالبي در اين كتاب است كه امروزه وهابي‌ها آن را بدعت مي‌شمارند.)
  • · غاية المرام: ص 696، ب‍141، ح‍33 – عن فرائد السمطين
  • · البحار: ج 52، ص 321، ب‍27، ح‍29 – عن كمال الدين، وإعلام الورى
  • · نور الثقلين: ج 4، ص 47، ح‍13 – عن كمال الدين
  • · ينابيع المودة: ص 489، ب‍94 – عن غاية المرام
  • · منتخب الأثر: ص 220، ف‍2، ب‍17، ح‍1 – عن كفاية الأثر

.

.

وَ آخِرُ دَعْوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين

————————————————————————————————————————————————-


[1]. در جلسه قبل يكي از دوستان نكته‌اي فرمودند كه قابل تامل است  و آن وجود غاليان در سند اين روايت مي‌باشد. بعيد نيست كه چنين افرادي بر طبق منش و مرام خود  خواهان نقشي خاص به اميرالمؤمنين7  بوده  و قائل به ايجاد حكومت براي ايشان در مقابل حكومت عدل جهاني حضرت حجت: مي‌باشند.

[2]. تفسير العياشي (كتاب التفسير) ؛ ج‏2 ؛ ص242

[3]. معاني الأخبار، ابن بابويه، محمد بن على‏،(متوفي 381 ق‏)،ص 139

[4]. تفسير القمي، ج‏2، ص: 245

[5]. كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏2 ؛ ص372  ؛كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر ؛ ؛ ص274

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *