حضرت آیت الله طبسی از اساتید خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و از اعضای جامعه مدرسین در ابتدای درس خارج فقه خود (یکشنبه 24/10/96) به انتقاد از سخنان ریاست جمهور پرداخته و به ایشان توصیه کردند از اظهار نظر درباره اعتقادات و مسائلی که درحوزه تخصصی ایشان نیست، خودداری کنند. (متن سخنان ایشان با کمی ویرایش)

.

بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از این که وارد بحث فقه شوم اجازه بدهید مطلبی را عرض کنم. مساله ای که مطرح می شود مطلب سیاسی و جناحی نیست که بگویند فلانی طرف یک جناح را گرفته است بلکه مساله اعتقادی است و همه جناحها در برابر این مساله باید خاضع باشند و حافظ اعتقادات ما باشند. در قانون اساسی ما ثبت است که مساله مذهب اثناعشری مذهب رسمی کشور است و همه باید حافظ و مدافع و مروج این مذهب باشند مخصوصا روسای سه قوه و ریاست جمهور.

می بینیم گاه گاهی بعضی از مسئولین اشتباه می کنند و بر اثر سوء فهم خود حرفی را  می زنند. ایشان  می گوید: همه قابل نقد هستند. شما می خواهید بگوید مقام معظم رهبری قابل نقد است، این حرف را به صراحت بگویید. چرا از پیامبر(ص) و ائمه علیهم السلام مایه می گذارید؟ چرا در لفافه می گویید و از اعتقادات مایه می گذارید؟

می گوید امام زمان هم قابل نقد است حتی پیامبر (ص) و امام معصوم (ع) هم قابل نقد هستند. چه کسی پیامبر را نقد کرد؟ پیامبر (ص) را یک نفر منافق نقد کرد و به پیامبر اعتراض کرد. به کتاب «الکشف و البیان» ثعلبی جلد 10 ص 35 در تفسیر سوره معارج و در شان نزول این سوره و آیه «سال سائل بعذاب واقع» نگاه کنید:

شخصی به نام حارث بن نعمان که با حضرت علی (ع) دشمنی داشت و پدرش به دستور پیامبر (ص) و توسط حضرت علی(ع) کشته شده است ، بعد از ماجرای غدیر و معرفی حضرت علی به دستور خداوند، وقتی پیامبر به مدینه برگشت ، این شخص نزد پیامبر آمد و به عنوان اعتراض گفت: به ما دستور دادی نماز بخوانیم خواندیم. گفتی روزه بگیریم گرفتیم اما ظاهرا برای تو کافی نبوده تا این که دستان علی را گرفتی و بالا بردی و به عنوان امام به ما معرفی کردی و گفتی «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» هذا شیء منک ام من الله؟

این امر از جانب خودت بود یا از جانب خدا؟  این منافق این قدر متوجه نیست که پیامبر اکرم(ص) «ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» و خود حضرت فرمودند: هر چه از دو لب من می شنوید وحی است. پیامبر در جواب این منافق کوردل می فرمایند: دستور خداوند بود. ولی او قانع نشد و حرف پیامبر را قبول نکرد و گفت: اگر این مطلب از جانب خداست سنگی بیاید و مرا بکشد. از دعاهایی بود که فورا مستجاب شد و هنوز به مرکبش نرسیده بود که سنگی از آسمان آمد و بر فرق سرش خورد و کشته شد.

مسئول مملکت آن هم در سطح بالا به حرف منافق استناد کند و ادعا کند معصوم هم قابل نقد است!

کِی حرف منافق برای ما دلیل بوده که شما به حرف های منافقین استناد و استدلال می کنید؟ پس آیه «و ما کان لمومن و لا مومنه اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیره» چه می شود؟ حرف خدا را کنار می گذارید و برای توجیه کار خود و برای این که بگویی مقام معظم رهبری قابل نقد است به حرف منافق استناد می کنی؟ چرا به حرف های بی ربط استناد می کنی؟

مگر ایراد پیروان ما به بعضی از صحابه چیست؟ ایراد ما همین است که در برابر حرف پیامبر(ص) حرف می زدند. خداوند می فرماید: وقتی خدا و رسول خدا حکمی را صادر کردند احدی حق اعتراض ندارد ، اما برخی از صحابه در برابر برخی از امور از جمله حدیث قلم و دوات و…  موضع می گرفتند.  ما به پیروان مکتب خلفا همین اشکال را داریم که در برابر حرف معصوم (علیهم السلام) حق ایراد و اعتراض ندارید.

قابل نقد بودن معصوم یعنی چه ؟ در کجا آمده است امام زمان (ع) را می توان نقد کرد؟ چه کسی امام زمان(ع) را نقد می کند؟

بعضی صحبت ها وقتی از بعضی ها صادر می شود باعث می شود ما در سواد و اطلاعات علمی او شک کنیم. کسی که چهل سال است از حوزه علمیه خارج شده و درگیر مسائل سیاسی بوده حق دخالت در این امور را ندارد.

از طرفی خودشان می گویند باید نقد کرد، ما هم داریم شما را نقد می کنیم.

ما می گوییم شما از حوزه فاصله گرفتید و اولیات مباحث علمی و اعتقادات شیعه را فراموش کردید و اطلاع ندارید. از شما خواهش می کنیم در کارها و مباحثی که مربوط به شما نیست وارد نشوید. هر کسی که لباس شریف روحانیت را پوشید معنایش این نیست که همه چیز را بلد است. این بار اول نیست که شما  این حرف ها را می زنید.

قبلا هم به امیرالمومنین (ع) نسبت دادید و گفتید که مولی فرمودند: انتخاب و حق رای با مردم است و هر کسی را که مردم انتخاب کنند او می شود خلیفه مسلمانان. اگر واقع مطلب این باشد و انتخاب خلیفه با مردم باشد چرا ائمه (علیهم السلام) را در دوازده تا محصور می دانیم؟چرا نگوییم امامان سیزده تا یا چهارده تا… هستند؟ چرا منتظر امام زمان باشیم؟ مردم جمع شوند و یک نفر را به عنوان امام زمان انتخاب کنند!

آیا لوازم حرفتان را متوجه می شوید؟

بعضی صحبت های شما به اعتقادات ما لطمه می زند. شبکه های متعدد ماهواره ای و فضای مجازی به اندازه کافی به اعتقادات مردم و شیعه هجمه وارد کرده و می کنند .

اگر در دفاع از مذهب و دین مردم کاری انجام نمی دهید، لااقل در هجمه و تهاجم به مذهب و اعتقادات مردم، دشمنان را یاری و کمک نکنید!

ما به عنوان یک طلبه حوزه به شما می گوییم:

حرف زدن در رابطه با این موضوعات در حیطه تخصص شما نیست ، لذا لطف کنید این کارها را به اهلش بسپارید. برجام را به شما سپردند تا ببینیم سر از کجا در می آورد. هر کس هم حرف زد، گفتید که مختصص نیستید و اطلاع ندارید لذا حرف نزنید. ما هم از شما خواهش می کنیم مسائل اعتقادی را به اهلش بسپارید و بگذارید اهل فن نظر بدهند.

نکند در تاریخ ثبت شود که اعتقادات شیعه در بلاد شیعه و در کشوری که تثبیت تشیع به برکت خون شهدا بوده، توسط برخی مسئولین چوب حراج به آن زده شده است! نسلهای آینده شما را نخواهند بخشید . کشوری با اعتقادات قوی تحویل گرفتید ، اعتقادات آن رامتزلزل نکنید.

من مطمئن هستم که این کشور صاحب دارد و صاحبش امام عصر (ع) است. فقهای ما و ولی فقیه همه نوکر آن بزرگوار هستند. هر کسی دانسته یا ندانسته چوب حراج به اعتقادات ما بزند مطمئن باشد که باید تاوانش را بدهد.

اگر توانستید به مکتب و آیین ما درست خدمت کنید خداوند شما را یاری می کند، ولی اگر خدای نکرده برای این که برخی ها از شما خوششان بیاید و غربی ها به شما لبخند بزنند و بنا گذاشته اید  چوب حراج به اعتقادات ما  بزنید ، بدانید:

چوب خدا صدا ندارد و اگر زد دوا ندارد.

والسلام علیکم و رحمه الله

1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *